چگونه مثل زنبورها زندگی کنیم؟
در تقویم سازمانملل، برخی روزهای سال به مناسبتهایی خاص اختصاص یافته است: فرصتی برای بازنگری، یادآوری و آموزش ارزشهایی که یا در شرف فراموشیاند و یا نیازمند توجه بیشتر. «روز جهانی محیطزیست» مصادف با پنجم ژوئن، یکی از آن مناسبهاست؛ روزی که به مردم تعلق دارد؛ حفظ زمین بدون کمک مردم، شدنی نیست. این مردماند که حتی بهصورت فردی میتوانند در تغییر روند موجود و رویکرد مصرفگرایانه نسبتبه منایع زمین، گامی موثر بردارند. بسیاری از ما چنین نقشی را فراموش میکنیم، یا در روزمرههای زندگی چنان غرق میشویم که حتی مخاطرات ناشی از فرسودگی طبیعت را از یاد میبریم.
سابقهای ۴۶ ساله
۴۶ سال پیش، برای نخستینبار، «روز محیطزیست» متولد شد. در خلال کنفرانس «محیطزیست انسانی» در استکهلم (۱۹۷۲)، ایده گرامیداشت این روز شکل گرفت. از آن زمان تاکنون، در روز ۵ ژوئن (۱۵خرداد) در گوشهوکنار جهان، مراسمی برپا میشود تا ساکنان کره خاک از یاد نبرند که باید حال و احوال تنها سیاره قابل سکونت را جویا شد و مراقبش بود. گرامیداشت این روز به یادمان میآورد که «زندگی، ضرب زمین در ضربان دل ماست».
«مبارزه با پلاستیک»، شعار محوری امسال است؛ مبارزهای که میتوان برای آن، به تنهایی نیز پا به میدان گذاشت و در مقیاسی فردی، در آن موفق بود؛ هر چند میوه موفقیتهای دستهجمعی طعمی دلپذیرتر دارد، اما میتوان برای اقدامی جمعی منتظر نشد و کاهش یا قطع مصرف مواد پلاستیکی در زندگی روزمره را شخصاً آغاز کرد.
زنبورهای آموزشگر
روز محیطزیست بهانهای است برای فکر کردن به اینکه از زنبورها، به جز همکاری دستهجمعی، چه درس دیگری میتوان آموخت؟
هالی درسل، نویسنده و کارشناس سلامت و محیطزیست و دیوید سوزوکی، فعال محیطزیست که شهرتی جهانی دارد، در فصلی از کتاب «خبر خوش برای تغییر»، به سؤال بالا پاسخ میدهند.
زنبورها بیآنکه به گلها لطمه بزنند، از شهد آنها استفاده میکنند. آیا انسان قرن حاضر نیز میتواند بدون نابودکردن زمین، از آن بهرهمند شود؟ درسل و سوزوکی برای پاسخ دقیق و عملی، از افراد موفق در عرصه تجارت، نمونههایی را ذکر میکنند. یکی از آنان مادری است مجرد که دو فرزندش در مدرسه عالی (یا همان کالج) تحصیل میکنند. جودی ویکس، کارآفرین، نویسنده و سخنرانی است که از رستورانهای سهگانهاش به نام «کافه سگ سفید» در فیلادلفیا، سالانه پنجمیلیون دلار درآمد ناخالص دارد. سود خالص او، ۳۰۰هزار دلار در سال است. با این حال، او هر سال، تنها ۶۵ تا ۱۰۰ هزار دلار از این رقم را در زندگی شخصیاش صرف میکند. باقی این پول چه میشود؟ به کارمندانش (شامل ۷۵ نفر تماموقت و ۲۵ نفر نیمهوقت)، دستمزدهای بالاتری میپردازد؛ از مواد غذایی با کیفیت بهتر استفاده میکند؛ مشتری تولیدکنندگان محلی است؛ مرغ، خوک و گوسالهای میخرد که بهصورت آزاد پرورش یافتهاند و وحشیانه و توأم با درد کشته نمیشوند (و طبعاً هزینه بیشتری برای آنها میپردازد)؛ در فعالیتهای انساندوستانه مشارکت دارد؛ بچههای دبیرستانی علاقهمند به کار در رستوران را آموزش میدهد و هر سال کمکهزینه مختصری (هزار دلار) هم به یک نفر که در دوره آشپزی ثبتنام کرده است، میدهد. او معتقد است که برای داشتن محیطی بهتر، باید زیادهخواهی را کنار گذاشت. زیادهخواهی، موتور محرکه تخریب زمین است.
بهخاطر جغدهای خاکستری
شرکت چوب و الوار «کالینز پاین» در ایالت پنسیلوانیا، مثالی دیگر است. این شرکت ازسوی فعالان و تشکلهای حامی محیطزیست، نظیر «سییرا کلاب» و روزنامههایی چون واشنگتنپست مورد ستایش و تحسین قرار گرفته است. «کالینز پاین»، ۱۵۰ سال پیش تأسیس شد و اینک مالک ۵۱هزار هکتار جنگل و هفتهزار و ۵۰۰ نفر کارمند است و سالانه ۲۵۰میلیون دلار درآمد ناخالص دارد. این شرکت برای حفاظت و بهرهبرداری از عرصه جنگلی تحت تملکش، روشهای مدیریت بومشناختی را بهکار میگیرد. «کالینز پاین» بهصورت رسمی متعهد شده است که سه نکته را رعایت کند: حفظ سلامت اکوسیستم جنگلی، ارائه خدمات پشتیبانی دائمی از محصولات چوبی و بالاخره، ایجاد منافع اجتماعی و اقتصادی برای ساکنان اطراف اراضی مورد بهرهبرداری.
با این حال، این شرکت، در مقایسه با سایر رقبا، مجبور است قوانین سختگیرانهای را در ارتباط با حفظ جنگل و حیاتوحش رعایت کند؛ به این دلیل که با اجرای برنامههای حفاظتی، جانوران قابل شکار و ماهیان بیشتری به عرصههای تحت تملک آنان بازگشتهاند. معاون بخش بازاریابی این شرکت میگوید: «شاید گمان کنید با چنین فعالیتهایی، از دادن مالیات بیشتر معاف میشویم؛ اما برعکس، باید بیشتر هزینه کنیم». او اضافه میکند که بهدلیل مدیریت مناسب، جنگلی انبوه ایجاد شده و سازمان جنگلهای آمریکا برای کنترل آتشسوزی احتمالی، در اراضی این شرکت، اقدام به ایجاد آتشبُر (یا حریقشکن) کرده و بدینترتیب، شرکت، میزان قابلی درخت و زمین، از دست داده است. همچنین بهمنظور حفاظت از جغد بزرگ خاکستری که تنها ۱۰۰ جفت از آنها در ایالت کالیفرنیا باقی مانده است، شرکت «کالینز پاین» درختان حاشیه علفزار را در محدودهای به عرض ۱۸۲ متر، قطع نمیکند. سرجنگلبان این شرکت میگوید چون جغدی در آن حوالی ندیده بود، میتوانست اظهار کند که این پرنده در اراضی شرکت وجود ندارد؛ اما او این کار را نکرد، تنها به این دلیل که حضور جغدهای خاکستری در جنوبیترین عرصه پراکندگیشان -که بخشی از آن در اراضی شرکت قرار دارد- محتمل است. صاحبان و کارمندان این شرکت چوب و الوار، اهمیتی نمیدهند که منافع کمتری نصیبشان شود.
نویسندگان کتاب «خبر خوش برای تغییر»، نتیجه میگیرند که کشیدن دندان طمع، میتواند منافع سرشاری برای زمین، زیستمندان و انسان داشته باشد.
طمع بازار و پاسخ مشتری
آیا همه فعالان عرصه اقتصاد، زیادهخواهی را کنار میگذارند؟ بیشک پاسخ منفی است؛ اما برخورد و رفتار مشتری، میتواند روند بازار را تغییر دهد. سالهاست که خودروهای هیدروژنی (و کمتر آلودهکننده) توسط شرکتهای خودروسازی نظیر تویوتا ساخته شده است. تولیدکنندگان مدعیاند که قیمت تمامشده زیاد است و بازار کشش آن را ندارد. درمقابل، خودروهای آلاینده بنزینی (و این اواخر خودروهای هیبریدی)، بازار را تسخیر کردهاند. استقبالنکردن از خودروهای آلاینده، میتواند فشاری باشد برای ورود سریعتر خودروهای هیدروژنی به بازار، البته با قیمت مناسب. نبض بازار را مشتری میتواند در دست بگیرد؛ اما متأسفانه شمار کثیری از ما علاقهمندان به محیطزیست، با اقتصاد و بازار بیگانهایم. دامنه فعالیتها و دلخوشیهایمان محدود است به دستاوردهای کوچک مثل توقف معدنکاوی در منطقهای حفاظتشده که پس از مدتی، دوباره بیسروصدا از سر گرفته میشود.
اگر بیاموزیم که آگاهانه مصرف کنیم، میتوان فعالیت شرکتهایی که با تولیدات خود به محیطزیست آسیب میزنند را متوقف کرد. در انگلستان کمپینی بهراه افتاد برای تشویق مردم به نخریدن روغن نخل (پالم). این اقدام بهمنظور حفظ جنگلهای استوایی صورت گرفت که بهسرعت تخریب و به نخلستان بدل میشدند. اثر این کمپین شاید چندان نبود که بتواند جنگلهای استوایی را از کفتراشی مصون بدارد، اما اگر تقاضا برای روغن نخل بهشدت کاهش یابد و فراگیری آن کمپین، بازار جهانی را تحت تأثیر خود قرار دهد، آیا شرکتها همچنان تولید را ادامه خواهند داد؟ «مبارزه با پلاستیک» هم میتواند موفق شود، به این شرط ساده که سبزاندیشی در خریداران و مشتریان جای خود را باز کند و مسؤولیت فردیِ اجتماعی، حتی در خرید محصولات نیز درنظر گرفته شود.
روز جهانی محیطزیست، فرصتی است برای بازاندیشی در رفتارمان، با هدف نجات زمین، حتی با اقدامی کوچک مثل نه گفتن به کیسهها و بطریهای پلاستیکی. شاید روزی فرا برسد که مثل زنبورها که از گلها استفاده میکنند، بدون آنکه به آن لطمه بزنند، ما نیز از زمین بهرهمند شویم، بیآنکه نابودش کنیم.