راپورت خفیه نویس؛ خاشقچی و آنجلینا خدیجه
امروز سه از دسته گذشته وارد عمارت دربخانه شده و فیالفور خدمت آقا رسیدیم.
آقا فرمودند: چه خبر از ماجرای این خاشقجی؟
عرض کردم: خاشقچی اگر در بلاد کبیره لاس وگاس و همراه با آنجلیناجولی بود و براد پیت یا شوهر بعدیاش وارد میشد و او را جلوی همه میکشت و آنجلینا جولی اعلام میکرد که ما سه سال است زن و شوهر شدیم و من الآن خدیجه جولی میباشم، باز هم همه میفهمیدند که محمد بن سلمان او را کشته است، بنابراین طبیعی است که وقتی جمال خاشقچی وارد سفارت عربستان آن هم در ترکیه میشود، اظهر من الشمس الواعظین است که رهبران عربستان در این ماجرا دست داشتند.
آقا فرمودند: من این را میفهمم، آن چیزی که نمیفهمم این است که چطور سعودیها کاری تا این حد احمقانه را کردند؟
عرض کردم: بله، من هم به این موضوع خیلی فکر کردم، ولی شما خودتان را جای آنها بگذارید، ترکیه که هند یا افغانستان یا سوئد نیست که شما برای انجام کاری دلیل لازم داشته باشید، همین که آن کار را میکنید یعنی دلیل. اصولا در عربستان سعودی در خیلی موارد وقتی از کسی می پرسند به چه دلیل، می گوید محمد بن سلمان.
آقا فرمودند: یعنی آنها وزارت اطلاعات ندارند؟
عرض کردم: حتما دارند، ولی به آنها حق بدهید، مثلا در اسرائیل هر کدام از وزرا یا نخست وزیر یا رئیس جمهور حداقل در چند جنگ شرکت کرده و تعدادی را کشته، یا مثلا همین اطرافیان شما، کمتر کسی بین شان هست که کمتر از دو سه تا قتل کرده باشد، یا همین آقای پوتین تا قبل از سی سالگی دویست تا جاسوس مجرم و صد تا جاسوس بیگناه را ترور کرده بود و الآن خیلی اوقات برای اینکه صنعت از بین نرود، هفته ای احتمالا یکی دو تا را در سیبری آزمایشی ترور میکند، یا حتی در فرانسه هم اگر کسی قتل نکرده باشد، همین که با یک زنی ۲۰ سال بزرگتر از خودش ازدواج کرده باشد، به عنوان جانباز ۶۷ درصد قبول میکنند.
آقا فرمودند: الآن با این وضع چه اتفاقی خواهد افتاد؟
عرض کردم: هیچی، ما پیروز میشویم.
آقا فرمودند: به ما چه ربطی دارد که پیروز بشویم یا نشویم. اصلا ما کجای قضیه هستیم.
عرض کردم: ظاهرا به ما ربط ندارد، ولی به هر حال ماها رقیب هستیم، وقتی نتانیاهو شکست بخورد، ما پیروز میشویم.
آقا فرمودند: کجا شکست خورده؟
عرض کردم: همین که هر سال با ماژیک و کاردستی در سازمان ملل حاضر میشود و در مورد تورقوزآباد حرف میزند، یعنی ما پیروز شدیم.
آقا فرمودند: دانالد ترامپ چی؟ او کجا شکست خورده؟
عرض کردم: او هنوز داغ است، نمی فهمد چی شده، امروز گفته ممکن است کار نیروهای خودسر بوده باشد، می ترسم فردا محمد بن سلمان اعلام کند ما بودیم، ولی ترامپ بگوید نه، کار عربستان نبود، کار ما بوده و من مسئولیتش را قبول میکنم، ولی باور کنید فقط بغلش کردم، بعد دیدم مرده.
آقا فرمودند: یعنی بعدش چی میشه؟
عرض کردم: چیز مهمی نمیشود، فقط عربستان با این کارش بازار را خراب میکند. الآن توی اروپا گروه بلغار هست که پنج هزار یورو میگیرند، مافیای روسی با ۴ هزار دلار طرف را در قطعات نیم کیلویی تحویل میدهند، عکس بده جنازه تحویل بگیر، سریع ترتیب طرف را میدهند. گروه مرحوم گوزمان در مکزیک با ۲هزار دلار همین کار را میکنند، در همین تهران قاتل سه زبانه با ۱۵۰۰ دلار هم میشود پیدا کرد، فقط زمانش ممکن است دیروزود شود، ولی سوخت و سوز ندارد. اصلا چینیها که هزار دلار میگیرند با مهندسی ژنتیک در عرض سه روز سه تا خاشقچی درست میکنند که نه خدیجه خانم، نه انجلینا جولی و نه حتی خود محمد بن سلمان متوجه نباشد کدام شان است، بعد اصلی را نگه میدارند، کپیها را میدهند یکی به ترکیه، یکی به سعودی، یکی به خدیجه، دعوا تمام میشود.
آقا گفت: چقدر حرف میزنی، سر درد گرفتم، به من در یک جمله بگو آخرش چی میشود.
عرض کردم: ببینید آقا! الآن اروپا دست عدهای رهبران درجه دوم هستند که فقط مواظبند دعوا نشود، آمریکا هم که کلا فاتحهاش خوانده شده، عربستان هم که اینطوری، مانده اسرائیل که همیشه بچه باهوش مخالف ما بود، بعد از تورقوزآباد خبری از نامبرده نیست. ما آلآن از همه پررو تر، سابقه دار تر، بلدتر و قدیمی تر هستیم، فعلا ما پیروزیم.
آقا گفت: تو قرص سردرد نداری؟
گفتم: نه، ولی میتوانم بروم، سردردتان خودش خوب میشود.
آقا گفت: برو، برو، برو....
میرزا ابراهیم خفیه نویس