شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.
نمره سی‌وسوم

راپورت خفیه‌نویس؛ غلط می‌کنی ناامید نیستی

 

امروز صبح با قدری سردرد به دربخانه مبارکه رفتم. نگرانم که خدای ناکرده بقول جماعت افرنسیان پاریسی کودتایی واقع شده و روسای مملکت را دستگیر و زندانی نموده تا ثابت نماییم نه سر پیاز بوده و نه ته پیاز، سروته‌مان را یکی نموده بشویم مثل میرزاسعیدخان شهید که با واجبی ریق رحمت را سرکشید. باز در آن دوره قجر با قهوه ملک‌الموت نازل می‌شد قدری کلاس داشت، واجبی بقول تازه به دوران رسیده‌ها کلاس هم ندارد.

تا وحید خان کشیکچی را دیدم، گفت: چشمم آب نمی‌خورد که اوضاع مملکت به سروسامانی برسد. گفتم بلند حرف نزن. انشاء‌الله خیر است.

چنان به من خیره شد انگار حرف بدی زدم. داخل اتاق مخصوص شدم، دیدم آقا دست بر پیشانی نهاده و عیون مبارک را به افق دور دست دوخته. سلامی کرده ثانیا عرض نمودم، ناراحت به نظر می‌رسید؟ انشاء‌الله خیر است.

آقا فرمودند: خیر کجا بود؟ امروز خبر دادند که آلودگی هوای سیستان از۶۴ برابر مجاز بیشتر بوده، مردم نفس نمی‌توانند بکشند، خاک بر سر من که رهبر مملکتی باشم که مردمش نفس نمی‌توانند بکشند.

عرض کردم: دور از جان، کمی آرام‌تر باشید.

آقا فرمودند: کارگران بعضی کارخانه‌ها شش ماه یا یک سال است حقوق نگرفته‌اند، خدا مرا مرگ بدهد که فردا جواب نکیر و منکر را باید چه بدهم؟ این دست کارگر بود که ما باید می‌بوسیدیم....؟

عرض کردم: تقصیر شما که نیست، لطفا کمی آرامتر حرف بزنید.

آقا فرمودند: در عرض دو ماه قدرت خرید رعیت به ثلث خودش رسیده، این آقایان اعیان و روسای مملکت که عین خیال‌شان نیست، این کارگران و دهاقین هستند که نان و گوشت از سفره‌شان می‌رود، ابراهیم! می‌دانی بعضی مردم خراسان چند ماه است طعم گوشت را هم نچشیده‌اند؟

عرض کردم: البت همه اینها را می‌دانم، ولی اینجا شما گناهی ندارید، تازه اعتراضی هم دارید یواش‌تر بگوئید.

آقا فرمودند: بیست تا از آقایان رئیس سپاه آمده بودند جلسه کنیم، توی مغزم مرور می‌کردم، از بیست تا حداقل پانزده‌ تاشان بطور خفیه پرونده‌شان را دیدم که آقازاده‌هاشان خلاف اقتصادی و فساد مالی دارند. خدا مرا بکشد که فردا جوابی ندارم بدهم.

عرض کردم: فساد که زیاد است، ولی شما مقصر نیستید، آرام باشید، امیدوار باشید.

آقا فرمودند: به چی امیدوار باشم؟ بیست سال به عراق و سوریه و فلسطین و افغانستان کمک کردیم، حالا همه‌شان دشمن ما شده‌اند. این ناامید کننده نیست؟

عرض کردم: نه، ما که بد نکردیم، آنها بد کردند. از این گذشته همین شکوه‌ها را آرام‌تر هم می‌توانید بگوئید.

آقا فرمودند: فلان نماینده مجلس گفته پسر من چوپان است، خبرش را دارم که یک دامداری میلیاردی دارد، همه راه دروغ گفتن را یاد گرفتند.

عرض کردم: این یکی را که حق دارید ولی یواش‌تر حرف بزنید.

آقا فرمودند: این ناراحتی ندارد که نخست‌وزیر من، رئیس جمهور سابق، رئیس جمهور اسبق و رئیس جمهور فعلی هر چهار تا معترض‌اند، یکی می‌گوید رفراندوم کنیم، یکی می‌گوید عفو عمومی بدهیم، سومی هم که خودش از همه بیشتر خلاف کرده می‌خواهد انقلاب کند، این درد را به کجا ببریم؟ اینها ناامیدکننده نیست.

عرض کردم: شما چه گناهی کردید؟ شما که پرونده‌تان پاک پاک است، هیچ تقصیری ندارید. من اصلا نمی‌گویم حرفی نزنید، اول اینکه ناامید نباشید، دوم اینکه یواش حرف بزنید. آرام. خواهش می‌کنم...

آقا فرمودند: من گلایه دارم، کجا بگویم؟ کجا بگویم که تولید خودرو دارد کاهش پیدا می‌کند و هشتاد درصد بیکاران بیشتر شده و این یعنی تولید گرسنه، این یعنی تولید پدری که سرش جلوی بچه‌اش پایین است. من شرمنده‌ام، چه کنم؟

عرض کردم: آقا جان! من خودم مامورم، صد برابر شما خبر دارم که به شما نمی‌گویم. ولی نه ناامید هستم نه با صدای بلند این حرف‌ها را جار می‌زنم.

یک دفعه آقا صدایش بلند شد و گفت: تو غلط می‌کنی خبری داری که به من نمی‌دهی. تو را آوردم اینجا که خبر بدهی. اصلا تو غلط می‌کنی این همه بدبختی مملکت دارد، ناامید نیستی. وقتی هر روز اوضاع بدتر می‌شود فقط یک آدم دیوانه ناامید نمی‌شود. ضمنا اینقدر هم تکرار نکن که بلند حرف نزنم.

عرض کردم: آقا! من که بخاطر خودم نمی‌گویم. رئیس قوه قضائیه فرموده کسانی که مردم را ناامید کنند، تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرند. من بخاطر خودتان گفتم...

آقا فرمودند: من مثلا رهبر مملکت هستم...

عرض کردم: صحیح، احسنت، آقای منتظری هم قائم مقام رهبری بود.....

آقا یک دفعه صدایش را پایین آورد و گفت: تو آخرش فهمیدی تلفنت را چه کسی شنود کرده بود؟

گفتم: نه. دنبالش را هم نگرفتم....

آقا ساکت ماند، یک لیوان آب خنک دادم نوش جان کردند، از دربخانه بیرون آمدم، و با کمال امیدواری به طرف منزل رفتم. تا فردا چه شود.

میرزا ابراهیم خفیه نویس

 

نویسنده
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More