راپورت خفیهنویس؛ رژیم شاه واقعا فاسد بود
امروز ساعت دو از دسته گذشته خدمت حضرت آقا رسیدم. از صبح داشتم خزعبلات ممرضاخان توپچی را مطالعه مینمودم و قدری در آن غرق شده بودم که نزدیک بود دیر خدمت آقا برسم. تا رسیدم، دیدم آقا یک فقره جریده جمهوری اسلامی در دست مبارک گرفته، البته آن یکی دست مبارک که وقتی دقت کردم دیدم با خودکار قرمز یک خط قرمزی دور مصاحبه ممرضاخان توپچی کشیده، از این حسن تصادف قدری خوشنود گردیدم.
آقا فرمودند: چه خبرهای جدید داری؟
عرض کردم: درباره رقیه و بابل یا سایر خبرها؟
آقا فرمودند: تمام خبرهای بابل را خواندم، دیگر چه خبر است؟
گفتم: من خیلی سئوالات برایم پیش آمده که یمکن برای اهالی و رعایای مملکت هم حادث شده و بیجواب ماندن اینها مضر است.
آقا فرمودند: از چه بابت؟
عرض کردم: از بابت اظهاراتی که ممرضا خان توپچی مصاحبه نموده و درباره حکومت پهلوی حرفهایی زده که مرا کمی گیج کرده و با توجه به اینکه در دهه پنجم زندگی به سر برده و دوران پهلوی را درک نکردهام گفتم از شما سئوالات بنمایم.
آقا فرمودند: من هم این مصاحبه را خواندم، ولی به نظرم پرت و پلا آمد. البته ایشان از این ترهات زیاد میگوید.
عرض کردم: تا آنجا که ما اطلاع داریم این ممرضاخان توپچی خودش نجف به دنیا آمده، یک سال بعد از انقلاب به ایران آمده، این از کجا خبر دارد که قبل از انقلاب در ایران چطوری بوده؟ گفته مردم ایران قبل از انقلاب مسافرت نمیتوانستند بروند. این هم شد حرف؟
آقا فرمودند: البته قبل از انقلاب فقر در ایران زیاد بود، شاید به اندازه الآن مردم مسافرت نمیرفتند.
عرض کردم: البته من مطالعاتی کردم که قبل از انقلاب اینقدر در مملکت کاباره و دانسینگ بوده و تلفزیون افلام مستهجن نشان میداده و کنسرت و کنار دریا و بی حجابی بوده که مردم دلیلی نداشته مسافرت بروند و اتفاقا عربها به ایران سفر میکردند.
آقا فرمودند: این حرف شما درست است، واقعا رژیم فاسدی بود و مردم مسافرت نمیرفتند.
عرض کردم: ایشان گفته محمدرضاخان پهلوی هم زناکار بوده هم همجنس باز. این دو تا باهم که نمیشود.
آقا فرمودند: البته حرف شما درست است، ولی واقعا رژیم فاسدی بود. همجنس باز نبود، دائم دنبال خانمبازی بود.
عرض کردم: ایشان گفته رضا شاه خودش آدم بیسوادی بود در حالی که اطرافیانش همه پزشک و مهندس و تحصیلکرده بودند. شاید منظورش این بود که الآن رهبران و روسای جمهور همه باسوادند ولی دوروبرشان همه عمله و اکره و بیسواد؟
آقا فرمودند: البته حرف شما درست است و رژیم گذشته هم رژیم فاسدی بود و مردم هم مسافرت نمیرفتند، ولی این جوری هم نبود که ایشان گفته.
عرض کردم: ایشان گفته هر کس میخواست ارتشبد بشود باید زنش را به حرمسرای شاه بفرستد، این درست است؟
آقا فرمودند: من بعید میدانم ولی شما چه اشکالی در حرف ایشان دارید؟
عرض کردم: اولا که شاه حرمسرا نداشت، هیچ وقت بیشتر از یک زن نداشت، اگر هم بهقول علم میخواست برود گردش دنبال دختر بیست سی ساله میرفت، زنهای ارتشبدها همه پنجاه شصت سال داشتند، من فکر نمیکنم اگر مجبورش هم میکردند با زن سپهبد شصت ساله از این بیناموسیها میکرد.
آقا فرمودند: البته حرف شما متین و درست است، ولی رژیم گذشته هم فاسد بود و هم مردم مسافرت نمیرفتند.
عرض کردم: ایشان گفته پادشاهان در ایران خیلی ظلم کردند و مردم هیچ حق انتخابی نداشتند. به نظرم این خیلی درست است. این را واقعا نمیشود ایراد گرفت.
آقا فرمودند: یعنی الآن مردم حق انتخاب دارند؟
عرض کردم: بله، خود شما یک شورای نگهبان تعیین کردید که به هیچ وجه سلیقهای عمل نمیکند و فقط افرادی که صلاحیت قانونی نداشته باشند تایید صلاحیت میکند.
آقا فرمودند: این یعنی مردم الآن حق انتخاب دارند؟
عرض کردم: بله، مردم حق انتخاب دارند، منتهی دو مرحلهای است، اول سه هزار نفر کاندید میشوند که از میان آنها چهار نفر توسط شما انتخاب میشوند و مردم حق انتخاب بین شما را دارند. همه کشورهای دنیا همین طور است.
آقا فرمودند: جدا میگویی؟ همه جای دنیا همین قدر مردم حق انتخاب دارند؟
عرض کردم: بله، من فکر کنم هم در آلمان هم انگلیس و هم آمریکا شورای نگهبان وجود داشته باشد، ممکن است به ما نگفته باشند، ولی من فکر کنم آنها هم شورای نگهبان دارند.
آقا فرمودند: من نمیدانم منظور تو چیست، ولی قبول کن که رژیم سابق رژیم فاسدی بود و مردم هم مسافرت نمیتوانستند بروند.
عرض کردم: من مطمئنم که رژیم گذشته رژیم فاسدی بود، و مثل حالا نبود که اصلا هیچ فسادی در مملکت نباشد.
آقا فرمودند: شما میگویی هیچ فسادی در مملکت نیست؟
عرض کردم: نه، مطلقا...
آقا گفت: برو بیرون، تو دیگر همه چیز را از حد گذراندی، نه شوخی سرت میشود نه جدی.
و من بیرون آمدم، تا فردا چه شود؟
میرزا ابراهیم خفیهنویس