امروز سه از دسته گذشته، به دربخانه مبارکه مشرف شدم. در این چند روز که ماه عزاداری است، انواع اراذل و اوباش تهران سورچرانی دارند، ثانیا اخوان و خواتین قرتی‌مسلک هم مزید بر علت. صبح رفته بودم موهای سرم را سلمانی حاج‌حسن کوتاه بنمایم، حکایت مدل موهای عزاداران را می‌گفت، گل‌مالی با فر سه‌روزه، گل‌مالی ترکیب‌شده با مش طلایی برای خواهران و انواع گل‌مالی ترکیبی با تتوی ابوالفضل که از دوماه قبل، باید وقت بگیرند. اکستنشن مخصوص محرم هم با بافت بلال حبشی و سید قریشی، می‌نمایند.  

حاج‌حسن سریع موهای مرا مثل همیشه کوتاه کرد و گفت در دهه‌محرم همه‌روزه بیست‌وچهار ساعته گرفتار است و حتی از شهرستان مشتری برایش می‌آید. بعض از جماعت تازه‌ به‌ دوران رسیده، مازاراتی را با گل‌مالی ست می‌کنند، با موهای کاه‌گل‌مالی مش‌شده. بعض دیگر برای ده‌روزه محرم، صیغه می‌کنند که با همدیگر ست بشوند و مشکلی ایجاد نگردد. از امسال دستمال مخصوص اشک هم وارد بازار شده، مدل ورساچه و لوئی‌ویتان و هزار قرتی‌گری دیگر.

در دربخانه محشر کبری بود، از سه‌چهار روز قبل که حاج‌منصور خیلی مرتب و منظم صدراعظم را در وسط روضه‌خوانی تهدید به قتل و ترور کرده، بین علما بحث است که تهدید به قتل باید توسط مداح و روضه‌خوان بشود، یا مجتهد و مرجع تقلید.  

البته فعلا که کسی حرف مراجع تقلید را گوش نمی‌کند و به‌قول بعض معاندین، اعتبار سوهان‌فروش‌های قم از مراجع تقلید بیشتر است، ولی خدا نکند کسی یک‌کلمه حرفی به مداح و روضه‌خوان بزند. اگر درجا اسلحه نکشد و درگیری نشود، حساب آدم با کرام‌الکاتبین است.

البته مداحان به‌طورکلی از نظر پولتیکی داخل مرافعه نمی‌شوند و کلا جز یک‌دسته از مداحان ولایت یزد که قدری منورالفکر بوده و مداحی رفرمیستی می‌نمایند، الباقی زیر علم حاج‌منصور و حاجی حدادیان و الباقی هستند و مثل دسته‌جات سیسیلی، هرکدام یک دارودسته‌ای داشته، حتی اگر همین الآن رسما اعلام شود که حاج‌منصور ارضی زنای محصنه کرده و جاسوس اسرائیل است، وزیر اطلاعات و خود شخص رهبری هم جرات نمی‌کنند یک‌کلمه به او حرف بزند.  

در هر گوشه یک جماعتی ایستاده، وسط جمعیت یکهو آقا وحید کشیکچی مرا صدا زده، از دری برد داخل یک اتاق، از در مخفی دیگری رفتیم به یک اشکوب بالایی که آقا در آنجا نشسته و داشتند مطالعه می‌نمودند. سلامی عرض کرده، دیدم آقا قدری مغموم است. عرض کردم می‌خواهید قرار امروز را منتفی کنیم؟

آقا فرمودند: آن که البته، ولی شما اخباری هم از این دسته‌جات سینه‌زنی و قمه‌زنی و غیره اگر بگیرید، برای روزهای بعد باید مورد مداقه قرار دهیم.

آقا وقتی می‌فرمایند باید مورد مداقه قرار دهیم، یعنی کلا فراموش کنیم و دیگر درمورد آن حرف نزنیم.  

عرض کردم: حتما مورد مداقه قرار خواهیم داد.

آقا فرمودند: از عزاداری‌های امسال چه خبر؟

عرض کردم: فعلا که نذر استیک و مینی‌پیتزا به‌جای قیمه و قورمه‌سبزی رایج شده، یحتمل از هفته آینده، هات‌چاکلت ابوالفضل و میلک‌شیک کربلا هم وارد خواهد شد.

آقا فرمودند: مشکل خاصی که وجود ندارد؟

عرض کردم: در ایام محرم کلا هیچ مشکلی وجود ندارد. دو گروه اصلی مشکلات عمده برای امنیت اجتماعی ایجاد می‌کنند، یکی اراذل و اوباش‌اند و دوم جوانانی که افعال حرام انجام می‌دهند که هر دو گروه در ایام محرم، بیست‌وچهار ساعته درگیرند....

آقا فرمودند: یعنی در ایام محرم بیست‌وچهار ساعته مشغول عزاداری‌اند و خلاف نمی‌کنند؟

عرض کردم: نخیر، منظورم این است که بیست‌وچهار ساعته مشغول‌اند و خلاف می‌کنند و ما هم کاری نمی‌توانیم بکنیم.  

آقا فرمودند: یعنی باید چه کرد؟

عرض کردم: فعلا که هیچ کاری نمی‌شود کرد. فقط قدری ترس داریم بابت ایامی که ملت بخواهند به کربلا مشرف شوند یا برای اربعین.  

آقا فرمودند: بله، لازم است به آن هم فکری کنیم.

عرض کردم: بله، هنوز وقت داریم، همان یکی‌دو ساعت مانده به اربعین، برای آن هم فکری می‌کنیم.  

آقا فرمودند: فعلا شما بروید، من ببینم باید با این جماعت چه کنم.

خداحافظی کرده و از دربخانه خارج شدیم. خدا امسال را هم به‌خیر بگذراند.

میرزا ابراهیم خفیه‌نویس