شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

ناظران در مورد اعتراضات اخیر چه می‌گویند

 

محمدجواد غلامرضاکاشی (پژوهشگرعلوم سیاسی و جامعه‌شناس)، در دو یادداشت جداگانه اما مرتبط به تحلیل اعتراضات اخیر در ایران پرداخته است. او معتقد است جمهوری اسلامی تکنولوژی پیشرفته‌ای در "تولید حاشیه" دارد. تکنولوژی که از نخستین روزهای انقلاب با طراحی صافی گزینش، به تفکیک نیروهای ارزشی و وفادار از دیگران پرداخت. ماشین گزینش ماشین به حاشیه راندن گروهی از مردم بود. شکل گیری ادبیاتی چون "خودی و غیر خودی" ، " غرب‌زده، لاابالی، فاسد، نفوذی ، وابسته و مشکوک" از دیگر محصولات این تکنولوژی "حاشیه ساز" بود. در این دستگاه فکری، ارزشی‌ها و خودی‌ها صاحب منزلت هستند؛ غیر خودی ها با پرچسب های متفاوت تحقیر می شوند یا دیگرانی‌ هستند در این میان اصولا دیده نمی شوند. به اعتقاد کاشی، درسال 76سحر کلام دموکراسی و در 84 سحر کلام عدالت، به حاشیه رانده شدگان را به صحنه آورد تا همه را غافلگیر کنند. اما نه دموکراسی و نه عدالت در ساز و کارهای عملی و مناسبات رسمی جایی در متن سیاست ایران نیافت تا این به اصطلاح "از حاشیه آمدگان " احساس مالکیت و خودی بودن کنند.

سال 88 آنان که به موسوی رای دادند از دموکراسی سرخورده شدند و حاصل مدیریت 8 ساله احمدی نژاد هم واژه عدالت را خالی از جاذبه کرد. "از حاشیه آمدگان" به "حاشیه " بازگشتند. سال 96 نام های تازه‌ای برای "مردم در حاشیه" جذاب شده است؛ " نام‌های متعدد که شگفت انگیزترین‌شان، ایرانیت، سلطنت و پادشاهی است". اینبارشبح حاشیه " اصولگرایان و اصلاح طلبان را با هم مورد هجوم قرار می‌دهد. اصل نظام را هدف گرفته‌ است. حاشیه ها "احساس قدرت می‌کنند و حمایت رسانه‌ها و سیاست مداران غرب به آنها امید می‌بخشد." کاشی از کسانی می گوید که این روزها " در خیابان‌های تهران می‌چرخند و شعارهای تند می‌دهند. مردم خیره خیره به آنها می‌نگرند. مردم تنها از پلیس ضد شورش نیست که می‌ترسند، از خود این تظاهرکنندگان نیز می‌ترسند. جوانان ساده‌ای که معلوم نیست چطور سازماندهی شده‌اند، چطور هماهنگ می‌شوند، به دقت معلوم نیست خواست‌شان چیست، معلوم نیست در میدان قدرت چگونه می‌خواهند خواست‌شان را تحقق ببخشند. حمایت آشکار ترامپ، نگرانی را بیشتر می‌کند. احساس سنگین ترس از جنگ است که بر صحنه مستولی می‌شود نه امید به یک دگرگونی خجسته. "به گفته کاشی این جوانان از حاشیه آمده استعداد در متن ماندن ندارند. فاقد قدرت بیانگری اند. آنان که این روزها اظهارنظر می کنند نیز عملا در رنج این طبقات شریک نیستند.

کاشی نگران بروزیک خشونت سنگین است علیه معترضین تا ماجرا را از کف خیابان جمع کنند و در نهایت با یک "راهپیمایی حمایت از نظام"، غائله ختم شود. او هشدار می دهد که " سرکوب جنبش فرودستان به نام حفظ نظم و تمامیت ارضی کشور، جامعه را بیش از همیشه آبستن بحران‌های بزرگ‌تر بعدی خواهد کرد. " اما سرانجام دل سپردن به این این جنبش و حمایت تام و تمام از آن هم آینده خطرناک دارد.هم  او آرزو می کند که " کاش جمهوری اسلامی برای نخستین بار سیاستی تازه در پیش بگیرد. برنامه عملی برای حمایت از فرودستان اعلام کند. شجاعت پذیرش اشتباهاتش را داشته باشد. برچسب های آلوده حاشیه ساز را بردارد، تا بتوان به جوانان طغیان کرده  و فرودستان معترض گفت:" خشم تان قابل درک است، صبور باشید، اعتماد کنید، در افق چشم اندازی تازه پیداست."

 

رضا نصری (تحلیلگر سیاسی)، از معدود کسانی است که در تحلیل اعتراضات اخیر، به جای اصحاب سیاست ، جامعه مدنی و مردم را خطاب قرار می دهد. وی با مروری بر نقشه سیاسی ایران از وجود" دولت های نامتعارف" در همسایگی ایران سخن می گوید. بازیگران نامتعارفی که به زعم او به قواعد و عرف بین المللی نیز پایبند نیستند. او به حضور گروههای تروریستی درمرزهای پاکستان و افغانستان و نفوذ ایدئولوژی وهابیت در منطقه اشاره می کند. نصری معتقد است که در بستر ژئوپولیتیک ایران، هیجان زدگی و رفتارهای احساسی خطرساز است. به گفته او این صحنه دیگر مجالِ "سعی و خطا"، پیروی از گروه‌های سطحی و فانتزیک مانند "ری‌استارت" و رسانه "من‌وتو"، و تجمع‌های تلگرامی و هدایت‌شده، پیروی از دستورالعمل‌های التهاب‌آفرین از سوی افراد بی هویت و مراکز ناشناس، تخریب زیرساخت‌ها و دویدن به دنبال نوستالژی "رضا شاه" را نمی‌دهد. در این صحنه، ملتی دوام خواهد آورد که رفتارهای جمعی‌‌اش مبتنی بر درایت، بلوغ سیاسی، هشیاری و درک درست و عمیق از موقعیت خود باشد." اگر موضع اصولگرایان را تاکید بر ناکارآمدی دولت روحانی (و نه کلیت نظام سیاسی) و موضع اصلاح طلبان را توصیه به مدارا با معترضان و اصلاح ساختارسیاسی بدانیم، نوشته نصری بیانگر موضع سومی است که در روزهای اخیر بیشتر از سوی نیروهای امنیتی و وابسته به سپاه مطرح می شود.

 

تقی آزاد ارمکی (جامعه شناس)،در گفتگو با خبرآنلاین بیان می کند که مسئله اصلی در این اعتراضات، مسئله اقتصادی یا گرانی نیست. جامعه ایرانی از نظام سیاسی عبور کرده است و گذار از امر سیاسی در ایران اتفاق افتاده است؛ به این معنا که برای مردم فارق از بحث‌های سیاسی مساله زندگی پر رنگ‌تر از قبل شد. در این فضا، اولا دوگانه‌هایی مانند اصلاح‌طلب و اصولگرا دیگر برای آنها اهمیتی ندارد چرا که باور دارند " کسی کاری برای ما نمی‌کند و باهم در یک مسیر هستند" و همزمان تلاش‌های جریان رقیب برای ناکارآمد نشان دادن دولت کنونی در زمینه اقتصادی باعث شد این سیاسی‌کاری به اعتماد عمومی نسبت به کلیت نظام سیاسی در ایران ضربه بزند. به عقیده ارمکی، امر سیاسی  در ایران دچار فقدان کارآمدی شده است و در حوزه مدیریت کارایی ندارد. مردم به این نتیجه رسیده اند که  اگر تا دیروز می‌گفتند مشکل امریکا و تحریم و .. است ولی امروز دیگرانی در داخل هستند که اجازه برطرف‌شدن مشکلات را نمی‌دهند.

ارمکی معتقد است که "بازیگر اصلی نظام اجتماعی هم در ساختار هم در نقد، طبقه متوسط است" و به زعم او آنان که امروز در اعتراضات خیابانی حضور دارند نماینده طبقه متوسط نیستند. "طبقه متوسط همیشه تمیز بازی می‌کند و می‌گوید من موسیقی، علم، آزادی و ... می‌خواهم و اعتراض کف خیابانی نمی‌کنم ولی وقتی اجازه نمی‌دهند که طبقه متوسط بازی‌ کند، پشت ماجرا قرار می‌گیرد و شعارهایی می‌دهد که دوگانه است." از آنجایی که طبقه متوسط  اجازه نیافت بازی خود را به صورت مدنی انجام دهد، دارد بازی مبهم و عجیبی را نشان می‌دهد. در واقع از طریق طبقه پایین جامعه این بازی را هدایت می‌کند. ارمکی باور دارد که در اعتراضات اخیر، طبقه متوسط بازی را آغاز نکرد بلکه آن را به طبقه پایین جامعه سپرد؛ ولی به زودی ورود پیدا می کند و از آنجا به بعد مفهوم‌سازی می‌کند. در تغییرات اجتماعی مطالبات شفاف و روشن نیستند. بعد از وقوع حادثه است که به آن معنا می‌دهیم. در واقع طبقه متوسط ورود پیدا می کند برای معنادهی به مطالبات. "به عبارتی دیگر طبقه متوسط باید از اینجا به بعد به این اعتراضات جهت و معنا بدهد که در این مرحله جابه‌جایی نیروی مشارکت را می‌بینیم. یعنی نیروهای دیگری را دعوت می‌کنیم که وارد این جریان بشوند" .

ارمکی تاکید می‌کند که نباید زمینه‌های بروز اعتراضات را به مسائل اقتصادی فرو کاست. اقتصاد مشکل اصلی کشور است ولی آن چیزی که امروز در جامعه از آن صحبت می‌شود دولت است که در حل مشکلات اقتصادی ناتوان است. مساله ناکارآمدی امر سیاسی است. به عقیده او " ریشه شرایط امروز دو مساله است، نخست اصرار رقبای دولت بر محدود کردن شرایط موجود به ناکارآمدی‌های اقتصادی در طول سال‌های اخیر و دوم ناکارآمدی امر سیاسی که اتفاقا ریشه آن همین منتقدان امروز دولت هستند که بر طبل معیشت می‌کوبند." ارمکی به اصحاب سیاست توصیه می کند که کانال‌های رسمی برای اعلام شکایت مردم ایجاد کنند.  باید بپذیرد که نظام سیاسی نقد و داوری شود.

ارمکی بر این باور است که "میل به زندگی کردن" زمینه ساز اعتراض طبقات فرودست است و آنان را به خیابان کشانده اما مفهوم سازی و هدایت این حرکت تنها در دست طبقه متوسط است.

 

تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More