تیغ قوه قضاییه برعلیه مجریان انتخابات
عباس جعفری دولتآبادی دادستان تهران چند روز پیش اعلام کرد که پروندههای مفتوح در مورد جرایم انتخابات ریاست جمهوری 180 فقره است که از سوی هیات نظارت بر انتخابات مطرح و یا برای شکایات واصله از سوی ستادهای انتخاباتی مفتوح گردیده و در این راستا هفت استاندار احضار و پس از اخذ آخرین دفاعیات، نسبت به دو نفر از آنها قرار جلب به دادرسی صادر شده است. پنج استاندار دیگر احضار شدهاند. همچنین شش فرماندار احضار شده که در مورد یکی از آنها کیفرخواست صادر شده است.
این رویه که تاکنون در انتخابات ریاست جمهوری سابقه نداشته است در حالیکه دولت خود را برای مراسم تنفیذ و تحلیف آماده میکند و نیز در حال تشکیل کابینه است نشانه چه چیزی می تواند باشد؟
باید دید که این اقدام چه تناقضاتی را بهوجود میآورد و چه اهدافی را دنبال میکند:
الف – تناقض اقدام قوه قضاییه با شورای نگهبان
در حالیکه شورای نگهبان انتخابات را در همه استانها مورد تایید قرار داده است احضار استاندارها و از همه مهمتر صدور حکم جلب برای آنها یعنی اینکه تخلفات به حدی جدی بوده که برای بالاترین مقام استان حکم جلب صادر شده است و این یعنی اینکه نهاد دیگری مسئول تایید و رسیدگی به نتیجه انتخابات است واین به معنی زیرسوال بردن شورای نگهبان وهم نتایج انتخابات است. چون اگرتخلفات در این حد است باید صندوقهایی هم ابطال شود که نتیجه آن تخلف بوده است .
ب- ظهور قوه قضاییه به عنوان مرجع تایید صلاحیت انتخابات
ظاهرا با این اقدام قوه قضاییه برای وظایف خود تعریف جدیدی دارد که به نظر میرسد می خواهد این روند تداوم یابد . یعنی قوه قضاییه بدون آنکه به نتیجه رسیدگی انتخابات توجه کند خود مجری انتخابات را مورد مجازات قرار میدهد.
ج- ضعف رهبرنظام درهماهنگ کردن دونهاد منتسب به خود
از آنجا که رهبر نطام مسئولیت دو نهاد شورای نگهبان و قوه قضاییه را به عهده دارد این امر به گونهای مدیریت وی را زیر سوال قرار میبرد که دو نهاد در تناقض با یکدیگر عمل میکنند.
د- ایجاد هراس در دل مجریان انتخاباتی
یکی از اهداف اصلی این اقدام ایجاد هراس و رعب در دل مجریان انتخاباتی یعنی فرمانداران و استانداران هست که اگر بخواهند برخلاف رویه نهادهای قدرت عمل کنند با مجازات روبرو میشوند
و حتی اگر انتخابات هم مورد تایید قرار گیرد کسی به آنها جایزه نخواهد داد. زدودن شجاعت برای قانونی عمل کردن از نتایج این اقدام است و از میان استانداران کسانی که گرایش اصلاح طلبانه داشتند پروندههایشان بیشترزیر ذرهبین قرار گرفته است و این پیامی نیز برای دیگرمجریان برای برگزاری انتخابات مجلس نیز به همراه دارد.
ه- بازتولید قدرت قوه قضاییه
صادق آملی لاریجانی خود را از کاندیداها وجانشینان رهبری آینده نظام میداند. اینگونه اقدامات هدفش بالا بردن تصویر اقتدار و قدرت قوه قضاییه است و در عین حال به جناحهای راست وتندرو نشان میدهد که در لوای رهبری وی مماشاتی صورت نمی گیرد و همه چیز قاطعانه به پیش میرود و از این طریق برای خود یارگیری میکند به خصوص که شانس وی بعد از بیماری هاشمی شاهرودی افزایش یافته است .
و- ارسال پیام به مردم طرفدار تغییر
این نحوه عمل این پیام را نیز به همراه دارد که مردم فکر نکنند که از طریق صندوق رای به نتایجی که میخواهند دست پیدا میکنند بلکه اگر نتایج همراه با تمایلات نظام نباشد چنان تبعات ناگواری خواهد داشت که شادی ناشی از نتایج را به یاس مبدل می کنند و به این ترتیب امید آنها را به تغییر ضعیف میکند.
ز- دولت ناتوان ومستاصل و عصبانیت از نتیجه انتخابات
قوه قضاییه با این اقدام هم میخواهد دولت را ضعیف و مستاصل نشان دهد که نمیتواند کارگزارانش را حفظ و حمایت کند و اقتدارش فقط در سخنرانیهای روحانی وجود دارد و درعمل این نهادهای قدرت هستند که فرمان را در اختیار دارند و در عین حال مانند دیگر اقدامات بعد از انتخابات ناراحتی وعصبانیت خود را از نتیجه انتخابات به این وسیله به نمایش می گذارند و نوعی از انتقامجویی را به افکار عمومی منتقل می کنند.
هر چند در کوتاه مدت قوه قضاییه ممکن است به برخی از اهدافش برسد اما تناقضات اقدامات آنها و روشهای غلط و بدون محاسبه نتایج درازمدت اقداماتشان سبب خواهد شد شکاف و اعتماد مردم نسبت به قوه قضاییه به عنوان نهادی غیرمستقل و تابع منافع سیاسی جریانات اقتدارگرا روز به روز افزایش یابد.
ک .