شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

گذار جمهوری اسلامی ایران از راهبرد «صبر استراتژیک» به «فشار استراتژیک»

سیاست جمهوری اسلامی در یک سال اول خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریم‌ها «صبر استراتژیک» بود اما با لغو معافیت‌های هشت کشور در واردات نفت از ایران و تنگ‌تر شدن حلقه‌های فشار بر رژیم، حکومت این سیاست را کنار گذاشت. گذار جمهوری اسلامی از راهبرد «صبر استراتژیک» به «فشار استراتژیک» دارای چهار پایه بوده است:

۱.  فشار بر دولت ترامپ از مسیر دوستان غربی

جمهوری اسلامی پس از ناامیدی از استیضاح ترامپ هم از مسیر اتحادیه‌ اروپا و هم از مسیر دموکرات‌های آمریکایی که در سال ۲۰۱۸ اکثریت مجلس نمایندگان را به دست گرفتند، فشارها را بر دولت ترامپ افزایش داده تا به برجام بازگردد. این بازگشت سیاست رسمی اتحادیه اروپا و نامزدهای حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ است. تلاش‌های این سه کاملا در حوزه‌ دیپلماسی و رسانه‌ای هماهنگ بوده است (در چارچوب سازمانی با عنوان «دیپلماسی کار می‌کند»). چرا برجام تا این حد برای رژیم حیاتی است؟ چون در پناه آن برنامه تسلیحات اتمی رژیم بدون دادن هزینه در عین برخورداری از منافع فنی و دیپلماتیک آن زنده می‌ماند و رژیم می‌تواند به باج‌گیری از اتحادیه اروپا یا آمریکای تحت حکومت دموکرات‌ها ادامه دهد.

هدف راهبردی حمله به نفت‌کش‌ها و هدف قرار دادن مراکز آمریکایی در عراق، ایجاد همین فشار غیر مستقیم بر دولت ترامپ از طریق هم‌پیمانان و رقبای حزبی بوده است. آن‌ها آن قدر از ترامپ متنفرند که عامل حمله به نفت‌کش‌ها و پهپاد آمریکایی را نه جمهوری اسلامی بلکه بیرون آمدن آمریکا از برجام و تحریم‌ها معرفی می‌کنند. شگفت‌انگیز است که رسانه‌های غربی فرستادن هواپیمای غیر جنگی را زمینه‌سازی دولت ترامپ برای به راه انداختن جنگ معرفی کردند. با این منطق، نفت‌کش‌ها نیز در منطقه رفت و آمد دارند تا جمهوری اسلامی آن‌ها را بزند و بعد «جنگ‌طلبان» جنگ راه بیندازند. رسانه‌های غربی به‌جز چند مورد اندک همه در خدمت تبلیغات رسمی جمهوری اسلامی هستند. برای اثبات این موضوع کافی است هر روز به روزنامه کیهان تهران رجوع کنید؛ اکثر مطالب کیهان ترجمه مطالب رسانه‌های آمریکایی در دفاع از سیاست‌های جمهوری اسلامی است.

۲. تهدید گام‌به‌گام و تدریجی اروپا به خروج از برجام یا نقض آن

خامنه‌ای و کارگزارانش می‌دانند که دولت ترامپ می‌تواند «سازوکار چند جانبه کشیدن ماشه» را در سازمان ملل که در قطع‌نامه ۲۲۳۱ شورای امنیت لحاظ شده فعال کند. وقتی جمهوری اسلامی از برجام تخطی کند -که جمهوری اسلامی اعلام کرد در ۱۶ تیر ۱۳۹۸ چنین می‌کند- دولت آمریکا اختیار چنین کاری را خواهد داشت. حسن روحانی رسما اعلام کرده است که «در ۱۶ تیر سطح غنی‌سازی ایران دیگر ۳/۶۷ درصد نخواهد بود و این تعهد را کنار گذاشته و به هر مقداری که ضرورت و نیاز باشد، ارتقاء خواهیم داد. از ۱۶ تیر اگر طرف‌های مقابل به تمامی تعهدات خود طبق زمان‌بندی عمل نکنند، راکتور اراک به شرایط سابق یعنی شرایطی که آن‌ها ادعا می‌کردند خطرناک بوده و می‌تواند پلوتونیوم تولید کند، باز خواهد گشت؛ مگر اینکه در مورد راکتور اراک آن‌ها به تمامی تعهدات خود عمل کنند.» اسناد آرشیوی جمهوری اسلامی (که اسراییلی‌ها از ایران خارج کردند) نیز این را گواهی می‌دهد که جمهوری اسلامی هرگز برنامه تسلیحاتی هسته‌ای خود را رها نکرده است.

برجام دژ مستحکمی بود که دولت اوباما به دور برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی به عنوان برنامه‌ای صلح‌آمیز ساخت با این خوش‌خیالی که جمهوری اسلامی به جمع دول عادی و جامعه جهانی خواهد پیوست، بدون آن که حتی یک اپسیلن شاهد برای آن وجود داشته باشد. این در حالی است که تاسیسات فردو فقط برای برنامه تسلیحاتی در زیر کوه تاسیس شده بود. تهدیدات مکرر جمهوری اسلامی خطاب به اروپایی‌ها با این منظور انجام می‌شود که پرونده ایران به شورای امنیت نرود و دول اروپایی مدام برای جمهوری اسلامی لابی کنند.

۳. حفظ پنج معافیت از هفت معافیتی که هنوز لغو نشده‌اند و بهره‌گیری از منافع آن

خروج دولت ترامپ از برجام به معنای کنار کشیدن کامل از آن نبوده است. دولت ترامپ در یک سال گذشته معافیت‌هایی را اعلام کرده است تا اروپایی‌ها بتوانند با ایران در حوزه برجام همکاری کنند. پمپئو بعدا دو معافیت را لغو کرد یعنی صادرات اورانیم غنی‌شده و آب سنگین. این معافیت‌ها نتیجه لابی اروپایی‌ها برای حفظ برجام بود. اروپایی‌ها در یک سال گذشته حقیقتا برای حفظ برجام مایه گذاشتند و علی‌رغم گذشتن جمهوری اسلامی از آستانه‌ها در تیر ۱۳۹۸ هنوز این معافیت‌ها پابرجاست. البته دولت ترامپ زمان انقضای این معافیت‌ها را از ۱۸۰ روز به ۹۰ روز کاهش داده است. لابی اروپایی رژیم در نشست «گروه ۲۰» بر آن بود که دو معافیت لغو شده را نیز بازگرداند. بسیار حیرت‌انگیز است که علی خامنه‌ای علی‌رغم نفی برجام و اعلام مخالفت خود با این توافق با چنگ و دندان به دنبال حفظ آن در مجامع بین‌المللی است. با توجه به همین دوگانگی است که سه سناتور جمهوری‌خواه، تد کروز، مارکو روبیو و تام کاتن از دولت ترامپ خواستند همه‌‌ معافیت‌های مربوط به برجام را لغو کند.

۴. جنگ‌طلب معرفی کردن دولت ترامپ

مخالفان ترامپ از روز اول حضور در دولت، او و نزدیکانش را نژادپرست، ضد یهودی، جنگ‌طلب، زن‌ستیز و اسلام‌هراس و انسان‌هراس (برچسب‌های چپ برای منتقدانشان) معرفی کردند. دو برچسب انسان‌هراسی و ضدیهودی به سرعت رنگ باخت چون داماد ترامپ یهودی بود و ترامپ سیاستی کاملا دوستانه با اسراییل اتخاذ کرد و نیز در سابقه ترامپ حتی یک نقطه در مخالفت با جامعه‌دگرباشان به چشم نمی‌خورد. زن‌ستیزی او نیز با انبوه زنان در کاخ سفید و دولت ترامپ رنگ باخت. با اعمالی که اسلام‌گرایان انجام می‌دهند، نیازی به دخالت دیگران در افزایش اسلام‌هراسی نیست (مثل کشتار بیش از ۵۰ هم‌جنس‌گرا در یک بار در فلوریدا). اما دو عنوان برای دموکرات‌ها کلیدی بود: نژادپرست خواندن سیاست‌های قانونی ترامپ علیه مهاجران غیرقانونی با تحریک احساسات عمومی در حوزه سیاست داخلی و جنگ‌طلب خواندن ترامپ در سیاست خارجی.

شاید اگر با چشمان خودتان ندیده بودید باور نمی‌کردید: مقامات جمهوری اسلامی در دوران ترامپ به فعالان صلح‌طلبی تبدیل شده‌اند که همانند دموکرات‌های آمریکایی از تنوع جمعیتی، مرزهای باز، جهان‌گرایی و چندجانبه‌گرایی (البته در آمریکا) دفاع و دولت ترامپ را به نژادپرستی، سیاست‌های ضد مهاجرتی، یک‌جانبه‌گرایی و ضد پیمان‌های بین‌المللی متهم می‌کنند. 

دولت اوباما با برجام و رسانه‌ها و اندیشکده‌های چپ با میدان دادن به بوق‌های تبلیغاتی و لابی جمهوری اسلامی این هدیه را به یک نظام تروریستی و یاغی داده تا بتواند چنین نقشی را ایفا کند بدون آنکه برنامه اتمی رژیم با اطمینان از کار بیفتد یا رژیم سیاست‌های تمامیت‌خواهانه و ضد حقوق بشری خود را متوقف سازد.

حکومتی که هیچ‌گاه ارزشی برای مجامع و مقررات بین‌المللی قایل نبوده، عینا شعارهای چپ را در سیاست خارجی تکرار می‌کند بدون آنکه گذشته و رفتارهای منطقه‌ای‌اش تحت پرسش رسانه‌ها قرار گیرد. این جهان‌گرایی و چندجانبه‌گرایی و صلح‌طلبی نمایشی هدفی ندارد به‌جز پنهان‌سازی برنامه مخفی هسته‌ای جمهوری اسلامی زیر چتر برجام که موفقیت آن در دست نخورده باقی گذاشتن برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی بوده است. 

رسانه‌های عمومی ایالات متحده (به‌جز فاکس نیوز و چند وب‌سایت تحلیلی)، نیروهای حزب دموکرات و همه‌‌ نهادهای تحقیقاتی و حقوقی چپ در همراهی با جمهوری اسلامی ترامپ را جنگ‌طلب و آشوب‌خواه معرفی می‌کنند. چپ اروپایی و آمریکایی اسلام‌گرایان را به عنوان متحد خود برگزیده است. خامنه‌ای برای آن‌ها رهبر معظم و روحانی و ظریف برای آن‌ها نماد میانه‌روی و عقلانیت و صلح‌طلبی در سیاست جهانی هستند. دموکرات‌ها در سه دهه گذشته کمتر از خامنه‌ای به عنوان دیکتاتور یاد می‌کنند. جمهوری اسلامی نفت‌کش‌ها را در آب‌های دریای عمان منفجر می‌کند و پهپاد آمریکایی را ساقط می‌کند و دولت ترامپ تحریک‌کننده این عملیات خوانده می‌شود. خلق عنوان قلابی «تیم ب» به عنوان جنگ‌طلب از سوی تیم ظریف و لابی آن به رگه اصلی همه تبلیغات رسانه‌های آمریکایی و حزب دموکرات تبدیل شده است. بزرگ‌ترین فریبی که چپ‌ها به جامعه جهانی فروخته و می‌فروشند آن است که جمهوری اسلامی را با دیپلماسی می‌توان بر سر عقل آورد. 

تحلیلگر سیاسی و جامعه‌شناس
تازه چه خبر؟
منصور پوریان رییس شورای تامین دام کشور با اشاره به شرایط اقتصادی ایران و گرانی گوشت، اعلام کرد مردم «مصرف گوشت گوسفندی را تقریبا حذف کرده‌اند و حتی...More
هشت ماه پس از أغاز واکسیناسیون در ایران، وزارت بهداشت در دستورالعملی به مراکز واکسیناسیون، از مسئولان تزریق واکسن خواسته نسبت به صحت نوع واکسن تزریقی...More
محمد اسلامی، معاون ابراهیم رییسی و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت این کشور اصرار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای نصب دوربین در مکان‌های صدمه‌دیده...More
مسعود شفیعی رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان تهران با هشدار نسبت به سرعت افزایش جمعیت در شهرهای حاشیه تهران اعلام کرد: «در برخی از شهرهای...More
بر اساس نتایج تازه‌ترین نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) ۱۴/۲ درصد از شهروندان ایرانی بالای ۱۸ سال «اصلا تمایلی به زدن واکسن کرونا...More