چرا جامعه جهانی از ابتکارهای ناکارآمد روحانی استقبال نکرد؟
ایران در اوایل مهرماه سال جاری دو ابتکار عمل برای خروج منطقه از بحران ارائه داد: اول، اصلاح توافقنامه هستهای در ازای لغو تحریمهای آمریکا و دوم، تشکیل ائتلاف امید برای صلح در تنگه هرمز که کشورهای عرب منطقه را نیز شامل میشد. اما ماهیت این پیشنهادها چیست؟ آیا این پیشنهادها در حد مانور سیاسی است؟ یا اینکه بحران کنونی در منطقه به نقطهای خطرناک رسیده است و ایران با این پیشنهادها سیگنالهایی برای آغاز مذاکرات میفرستد؟
ماهیت و ابعاد ابتکار پیشنهادی ایران
علی ربیعی، سخنگوی دولت، در سوم مهرماه ۱۳۹۸، از پیشنهاد ایران برای مذاکره در مورد تبدیل «پروتکل الحاقی»، که امکان بازرسی ناگهانی از سایتهای اتمی ایران را میدهد، به قانونی الزامآور خبر داد. ربیعی اعلام کرد تسریع اجرای موارد معوق برجام در گروی تایید این توافق از سوی کنگره آمریکا و لغو تحریمهای آمریکا علیه ایران است. او همچنین مذاکره در مورد بند «غروب» در برجام را بعید ندانست و بنابراین، محدودیتها بر برنامه هستهای ایران را که قرار بود در سال ۱۴۰۴ شمسی به پایان برسد تمدیدشدنی دانست.
در کنار این پیشنهاد، حسن روحانی، رییسجمهوری ایران، در مجمع عمومی سازمان ملل ابتکار «ائتلاف امید برای صلح در تنگه هرمز» را نیز ارائه کرد که به گفته او، مبتنی بر تفاهم متقابل، عدم تجاوز و احترام به حاکمیت کشورهاست. البته هدف چنین ابتکاری بیشتر مقابله با پیشنهاد ایالات متحده آمریکا مبنی بر تشکیل ائتلافی بینالمللی برای حفاظت از امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز بود و میشود آن را در چارچوب تقابل منطقهای ایران و آمریکا تحلیل کرد.
دلایل ایران برای طرح این ابتکار
۱) شکست تلاشهای میانجیگرانه اروپا: شکست تلاشهای میانجیگرانه اخیر فرانسه و ناکامی اروپاییها در راهاندازی سازوکار مالی و پیشنهاد فعالسازی یک خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری، امید ایران برای یافتن راهحلی میانه با آمریکا را به یاس تبدیل کرد. برای ایران روشن شد که کشورهای اروپایی توانایی حل بحران میان ایران و آمریکا را ندارند و عملا مایل نیستند در پرونده ایران، ایالات متحده آمریکا را به چالش بکشند. افزون بر آن، بهتدریج تروییکا و سایر کشورهای اروپایی از چارچوب جدیدی برای مذاکره در مورد برنامه هستهای ایران در کنار مذاکره درباره موضوعهای دیگری چون نقش منطقهای و برنامه موشکی جمهوری اسلامی ایران سخن گفتند.
۲) ناکارآمدی کاهش تعهدات برجامی ایران: برنامه سه مرحلهای کاهش تعهدات هستهای ایران بهجای فشار بر دیگر طرفهای برجام، فشارهای بیشتری به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرد؛ حتی چین و روسیه با انتقاد از اقدام ایران به کاهش تعهدات، فعالسازی مجدد سانتریفیوژها برای افزایش درصد غنیسازی را گامی در مسیر نادرست به شمار آوردند. به همین دلیل، تهران با تعلیق مرحله سوم کاهش تعهداتش، به اروپاییها دو ماه دیگر فرصت داد تا به تعهداتشان در توافق هستهای عمل کنند.
۳) خطر هدف قرار دادن تاسیسات نفتی در منطقه: حمله به تانکرها و تاسیسات نفتی کشورهای منطقه ایران را تحت فشار مضاعف بینالمللی قرار داد، بهطوری که حتی کشورهای اروپایی هم ایران را به دست داشتن در این حملات متهم کردند. این حملات نتوانست به اهداف مورد نظر برسد، چرا که پس از حمله به زیرساختهای نفتی شرکت آرامکو در عربستان سعودی، قیمت نفت در بازه زمانی بسیار کوتاهی، فقط ۱۵ درصد افزایش یافت و عملا هیچ فشار تاثیرگذاری بر کشورهای وابسته به نفت منطقه وارد نکرد. افزون بر آن، بهرغم اینکه ایالات متحده آمریکا با تولید روزانه ۱۱/۴ میلیون بشکه نفت، بهعنوان اولین تولیدکننده نفت در جهان، به نفت خاورمیانه هیچ نیازی ندارد، به حمله به آرامکو نه از منظر اقتصادی بلکه از چشمانداز امنیت بینالمللی، توجه نشان داد. به همین دلیل، پس از این حمله، آمریکا به ارزیابی مجدد حضور نظامیاش در منطقه پرداخت و سازوبرگ نظامی جدید به منطقه گسیل کرد.
۴) حضور نظامی خارجی رو به رشد در منطقه: با تشکیل ائتلافهای بینالمللی برای محافظت از امنیت و ثبات منطقه، ایران با چالشی جدید مواجه خواهد شد، زیرا امکان بازی با کارت نفت و تهدید ثبات و امنیت کشتیرانی بینالمللی را در کوتاهمدت از دست میدهد. در چنین وضعیتی و در حالی که صادرات نفت ایران تحت تاثیر کارزار فشار حداکثری آمریکا بهشدت کاهش یافته است، جمهوری اسلامی ایران با محدود شدن حرکت نیروهای دریاییاش، بهویژه در آبهای بینالمللی، قادر نخواهد بود با اقدامهای تلافیجویانه و برای تاثیر بر بازار و قیمت نفت، صادرات نفتی کشورهای منطقه را با محدودیت مواجه کند.
۵) اصرار آمریکا بر کارزار فشار حداکثری: بعد از خروج آمریکا از برجام و آغاز موج جدید تحریمها، بهمرور به ایران ثابت شد که راههای دور زدن تحریمها از طریق ایجاد شبکههای گسترده و پیچیده مالی به روال سابق توانایی مقابله با فشارهای بیسابقه ایالات متحده آمریکا را ندارد، چرا که آمریکا از طریق نهادهای مالی و پولی و نفوذ سیاسی و اقتصادیاش پیوسته شبکههای قاچاق نفت و پول را حتی در چین و روسیه ردیابی و مجازات میکند.
صلح هرمز، ابتکاری مغایر با رفتار ایران
ارائه چنین پیشنهادی از سوی ایران بیسابقه نبوده است و تهران در ماههای اخیر، بارها ابتکارهایی برای دستیابی به تفاهم با کشورهای منطقه مطرح کرده است، اما رفتار ایران اغلب مغایر با روح این پیشنهادها بوده و با حسن نیتی که لازمه طرح این نوع ابتکارهاست همراه نبوده است.
ابتکار روحانی تنها پس از آن مطرح شد که ایران ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا و همراهی کشورهای منطقه برای حفظ امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز را تهدیدی برای خویش به شمار آورد، چرا که هدف چنین ائتلافی مقابله با تهدیدهای ایران به بستن تنگه هرمز عنوان شد. این اقدام در نهایت تحرک نیروی دریایی ایران برای آسیب به تانکرهای نفتی را به حداقل کاهش میدهد و استفاده تهران از این مزیت برای کاهش فشارهای حداکثری آمریکا را از معادله منطقهای خارج میکند. افزون بر آن، این احتمال وجود دارد که آمریکا در آینده از این ائتلاف برای تنگ کردن حلقه محاصره ایران و جلوگیری از هر گونه دور زدن تحریمها نیز استفاده کند. همچنین بیشتر کشورهای منطقه و جهان این پیشنهاد را بهمنزله مانور روحانی برای نشان دادن تلاشهای ایران برای حل مسالمتآمیز بحرانهای منطقهای و تقویت موضع برخی طرفهای اروپایی و آمریکایی دانستهاند که امنیت منطقه را مسالهای صرفا منطقهای میدانند.
ابتکار صلح هرمز بدون در نظر گرفتن فضای بیاعتمادی موجود در منطقه و شکاف عمیق منافع ایران با برخی همسایگان، بهویژه با ادامه سیاست حمایت جمهوری اسلامی ایران از گروههای مسلح فرقهای و تهدید مستقیم نظامهای مستقر، نمیتواند پیشنهاد جذابی برای کشورهای منطقه و قدرتهای فرامنطقهای به شمار آید.
اصلاح برجام، انداختن توپ در زمین ترامپ
لغو تحریمهای آمریکا در ازای پذیرش کنترل دائمی بر تاسیسات اتمی ایران نیز پیشنهاد جدیدی نیست، اما طرح آن از سوی تهران در این مرحله میتواند نمایانگر تاثیر فوقالعاده کارزار فشار حداکثری آمریکا و سوختن اغلب کارتهای ایران برای ایجاد شکاف و تردید در راهبرد ایالات متحده آمریکا باشد. این ابتکار را میتوان آغاز روند امتیازدهی تهران برای یک توافق جدید نیز به شمار آورد، چرا که به تعدیل «بند غروب»، که یکی از دلایل اصلی خروج آمریکا از برجام و انتقاد اسرائیل از توافق هستهای بود، اشاره میکند. افزون بر آن، این پیشنهاد نظارت دائمی بر تاسیسات اتمی را شامل می شود که پاسخی است به یکی دیگر از دغدغههای مهم ایالات متحده آمریکا در مورد برنامه هستهای ایران.
اما این ابتکار عمل ایران سایر درخواستهای آمریکا، بهویژه پرونده موشکهای بالستیک و مداخلههای منطقهای ایران، را نادیده گرفته است، مواردی که ایالات متحده آمریکا تاکید دارد در هرگونه مذاکره جدیدی لحاظ شوند. بنابراین، انتظار نمیرفت آمریکا چنین پیشنهادی را بپذیرد اما به هر حال، این پیشنهاد نشانهای از تغییر موضع ایران تلقی شد. این ابتکار به نوبه خود میتواند دولت ترامپ را به ادامه کارزار فشار حداکثری ترغیب کند، چرا که این پیشنهاد بهنوعی موفقیت راهبرد آمریکا علیه ایران را نیز نشان میدهد. اما از سوی دیگر، چنین امتیازی از طرف تهران میتواند فرایند میانجیگریها، بهویژه از سوی فرانسه، را دوباره احیا کند، بهخصوص حالا که موقعیت ترامپ پس از تلاش دموکراتها برای عزلش، متزلزل به نظر میرسد.
گزینههای دیگر
از آنجا که این دو ابتکار راهحلهایی عملی و کامل برای رفع بحرانها و مشکلات با کشورهای منطقه و آمریکا ارائه ندادند، با استقبال جامعه جهانی روبهرو نشدند. این وضعیت ممکن است ایران را برای ایجاد راهحلی جایگزین، دوباره به سوی استفاده از کارتهای سابق منطقهای خود بازگرداند. چنین واکنشی از سوی تهران، با توجه به نبود گزینه بازدارندگی نظامی در راهبرد کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران، کاملا پیشبینیپذیر است و ایران با آگاهی از چنین خلا مهمی در راهبرد ایالات متحده آمریکا، به احتمال زیاد بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بهواسطه گروههای نیابتیاش به تهدیدهایش ادامه خواهد داد.
اما ادامه سیاستهای سابق، با توجه به محدودیتهای فزاینده ایجادشده برای ایران، ائتلافهای منطقهای و فرامنطقهای برای افزایش فشارها علیه تهران را تقویت خواهد کرد و به حضور هرچه بیشتر نیروهای نظامی خارجی با هدف کاهش تحرکات نظامی ایران، بهویژه در آبهای بینالمللی، میانجامد. در این زمینه، اقدام ایران به کاهش تعهدات برجامیاش و نزدیک شدن برنامه هستهای ایران به برنامهای نظامی به تردیدهای اروپا درباره افزایش فشارها بر ایران پایان خواهد داد و آنها را به ایالات متحده آمریکا نزدیکتر خواهد کرد. وحدت مواضع اروپا و آمریکا میتواند کلید پرونده ایران به شمار آید و در نهایت، جمهوری اسلامی ایران را به سر میز مذاکره بازگرداند.