تخفیف و تبدیل مجازات ۳۲ زندانی سیاسی؛ چه اتفاقی افتاده یا قرار است بیفتد؟
برای اولین بار در دوره رهبری علی خامنهای، تعدادی از محکومان سیاسی مشمول عفو، تخفیف و تبدیل مجازات شدهاند (ایسنا ۲۳ آبان ۱۳۹۸). خامنهای معمولا در مناسبتهای مذهبی و انقلابی مثل میلاد پیامبر اسلام، عید قربان، غدیر خم، عید فطر و ۲۲ بهمن، تعدادی از محکومان محاکم عمومی و انقلاب و حتی سازمان قضایی نیروهای مسلح را عفو میکرده است. اما برای حفظ موضع عدم مسامحه با مخالفان و منتقدان و ناهمرنگها، هیچگاه از مجازاتهای ناعادلانه آنها کاسته نمیشد و در بسیاری موارد، برای زندانی سیاسی پروندههای تازهای با اتهامهای تازه شکل میگرفت تا محکوم شوند و بیشتر در زندان بمانند. علی خامنهای نمیخواهد چهره ارعابانگیز حکومت برای کسانی که با جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند مخدوش شود. خامنهای نشان داده که فردی انتقامجو است و افرادی که با او مخالفت میکنند هزینه زیادی میپردازند.
البته علت اصلی این تخفیف و تبدیلها نه نمایش رحمانیت حکومت و رهیافت بخششی یا نگرش ترمیمی به مجازات، بلکه کاهش تعداد زندانیان است. افزایش بیسابقه تعداد زندانیان در ایران در دوران جمهوری اسلامی به معضلی اداری و بودجهای برای حکومت تبدیل شده است. افزایش تعداد زندانیان از ۱۰ هزار نفر در سال ۱۳۵۷ به حدود ۶۰۰ هزار نفر ورودی سالانه و حدود ۲۳۰ هزار نفر زندانی در نیمه دهه ۱۳۹۰، با توجه به رشد ۲/۵ برابری جمعیت از سال ۱۳۵۷، نشان میدهد تعداد زندانیان ۲۳ برابر شده است.
با توجه به تعداد اعلامشده برای تخفیف و تبدیل مجازات محکومان سیاسی در مقایسه با هزاران زندانی عقیدتی (از جمله دراویش، مسیحیان تبشیری و بهاییان)، دانشجویی، سیاسی، رسانهای، قومی و محیط زیستی، این اقدام بیشتر وجه نمادین دارد تا کاهش فشار بر مخالفان و منتقدان و ناهمرنگها. در عین تخفیف و تعدیل اعلامشده، ماشین سرکوب بهسرعت دارد جای آنها را با زندانیان سیاسی جدید پر میکند. با وجود ماشین سرکوب جمهوری اسلامی ایران (با هزاران بازجو که از این مسیر باید وفاداریشان را به نظام نشان دهند تا ترفیع بگیرند، دهها بند اختصاصی و غیراختصاصی و نیاز تلویزیون دولتی به اقرار و اعتراف)، زندانهای ایران هیچگاه از مخالفان و منتقدان و ناهمرنگها خالی نخواهد ماند.
تذکر این نکته ضروری است که رییسی نمیتوانست سرخود فهرستی را برای خامنهای فرستاده باشد، چون روسای قوه قضاییه منصوب خامنهایاند و فقط به او پاسخگو هستند، بنابراین بدون استمزاج از او اقدامی نمیکنند.
این اقدام نمادین چه وجهی دارد؟ سه دلیل اصلی برای آن میتوان برشمرد:
۱) اعتراضهای سیاسی در عراق و لبنان. با توجه به اینکه اعتراضهای عراق از درون جامعه شیعیان و اعتراضهای لبنان با حضور بخشی از شیعیان در جریان است، خامنهای و مشاورانش احساس کردهاند که اگر سوپاپهای اطمینان را کمی، آن هم بهصورت نمادین، باز نکنند، همین اتفاقها بهسرعت دامن خود آنها را در ایران نیز خواهد گرفت. همه زمینهها و مشکلاتی که باعث این بروز این اعتراضها در لبنان و عراق شده است در ایران هم وجود دارد، تنها تفاوت در موثرتر بودن ماشین سرکوب در ایران است، که قاسم سلیمانی در دیدار با مقامهای عراقی بهصراحت بدان اشاره کرده بود.
۲) بزک کردن چهره رییسی. ابراهیم رییسی با رسیدن به ریاست قوه قضاییه دارد خود را برای رهبری آماده میکند. خامنهای متوجه شده است که کسی مثل مجتبی نمیتواند اصلاحطلبان و نیز بخشی از مستقلها را راضی کند و هر آنچه ساخته بعد از مرگش، تبخیر خواهد شد. حتی بخشی از اصولگرایان که هنوز اعلام تقلید از خامنهای نکردهاند (مثل هیاتهای موتلفه) در برابر رهبری مجتبی خواهند ایستاد. بنابراین برای آنکه شیرازه حکومت پس از مرگ خامنهای به هم نریزد، به فردی نیاز است که اصولگرایان و مستقلها به علاوه بخشی از اصلاحطلبان با او بیعت کنند.
رییسی با سوار شدن بر موج تقلبی مبارزه با فساد، در حال قانع کردن نیروهای رادیکال چپ بوده است و اکنون، با ارسال نام ۳۲ نفر از زندانیان سیاسی (که در ایران از آنها با عنوان «زندانی امنیتی» یاد میشود تا صورت مساله زندانیان سیاسی پاک شود)، میخواهد در میان بخشی از اصلاحطلبان نیز برای خود وجههای درست کند. فراموش نکنیم که بعد از منصوب شدن رییسی به ریاست قوه قضاییه، بخشی از اصلاحطلبان به او تبریک گفتند، علیرغم اینکه میدانستند او در کشتار سال ۱۳۶۷ نقش کلیدی داشته است. محمد عطریانفر در همین مورد گفت: «من اراده حرفهای آقای رییسی را ستایش میکنم، به این اعتبار که ایشان تسلط کافی بر جوانب حرفهای فعالیتهای قضایی دارد... ما حضور آقای رییسی در راس قوه قضاییه را مغتنم میشماریم.»
این اقدام رییسی را که با بیت رهبری هماهنگ شده است باید کنار رفع توقیف فیلم «خانه پدری» گذاشت، علیرغم اینکه نزدیکان خامنهای بر این توقیف اصرار داشتند. رییسی در پی جلب نظر مثبت بخشی از هنرمندان رانتخوار دولتی است که تصور میکردند جناح اصلاحطلب رانترسان و جناح مقابل سانسورچی و توقیفکننده است. کیانوش عیاری، کارگردان فیلم، رسما از رییسی تشکر کرد. قاضیای که حکم توقیف داده بود اقدام به رفع توقیف نکرد، بلکه این قضیه با دخالت رییسی رفع و رجوع شد تا اعتبارش به او برسد. رییسی احتمالا به دنبال این بوده است که از زبان یک کارگردان سینما بشنود «اقدامات اخیر آیتالله رییسی بسیار مثبت و تاثیرگذار است»، که این کار انجام شد. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶، رییسی حتی در کنار تتلو قرار گرفت تا نظر بخشی از هنرمندان را به خود جلب کند.
۳) تشویق به مشارکت در انتخابات ۱۳۹۸. با توجه به نارضایتی عمومی از حکومت که در رسانههای اجتماعی و حتی بوقهای دولتی و شبهدولتی منعکس میشود، انتظار میرود میزان مشارکت در بیعت ۱۳۹۸ نسبت به دورههای قبل کاهش یابد. اما حکومت اگر رقابت سیاسی را به دلیل تنشزایی آن نمیخواهد، مگر اینکه از نوع نمایشی و مهندسیشده باشد، مشارکت سیاسی بهمعنای بیعت گسترده با نامزدهای حکومتی را بهشدت میخواهد و برای همین است که همیشه قبل از بیعتها (انتخابات)، برخی زندانیان سیاسی را به دلایلی مثل بیماری آزاد میکرد یا افرادی را رها میکرد و به آنها میگفت به زندان برنگردند، اما صدایش را در جامعه درنیاورند، که البته فعالان سیاسی این موضع را میشنیدند. البته به موازات مماشات اندک با اصلاحطلبان مذهبی، فشار بر دیگر گروهها در دوران انتخابات افزایش مییافت.
اکنون باید دید آیا این اقدام نمادین میتواند پایگاه رای اصلاحطلبان را که کاملا متفاوت است با اصلاحطلبانی که با اصولگرایان دستشان در یک کاسه و سفره است، برای شرکت در بیعت سیاسی راضی کند یا خیر.
۴) پیشگیری از فعال شدن اهل سیاست در اعتراضهای مرتبط با گرانی بنزین. اعلام تخفیف و تبدیل مجازات این ۳۲ نفر در حالی صورت گرفت که حکومت یک روز بعد میخواست قیمت بنزین را بین ۵۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش دهد و انتظار داشت بخشی از جامعه برای اعتراض به خیابان بیاید. این اتفاق در دوران احمدینژاد نیز پس از اعلام سهمیهبندی و گرانی بنزین روی داد. حکومت میخواست به فعالان سیاسی و منتقدان این پیام را بدهد که اگر خود را از اعتراضهای عمومی کنار بکشند، امکان کاهش فشار روی آنها وجود دارد. اعتراضهای عمومی ناشی از گرانی یا عوامل احساسبرانگیز دیگر اگر با سازماندهی و فعالیت اهل سیاست همراه نشود، بهسرعت فرو مینشیند.