ایران و امارات؛ دو دیپلماسی در برابر یک اتهام
وزارت امور خارجه بریتانیا سرانجام بهدنبال ماهها مذاکرات نافرجام درباره پرونده نازنین زاغری راتکلیف، به رویکردی بسیار نادر متوسل شد و به او «حفاظت دیپلماتیک» اعطا کرد. این درحالی است که مسئولان این کشور معتقدند چنین تصمیمی در شرایط فعلی نه معجزهای خواهد کرد و نه ایران را مجبور به تمکین در مقابل آن.
طی یکسال گذشته، تلاشهایی جدی درباره آزادی این شهروند ایرانی-بریتانیایی از زندان صورت گرفت که دو مورد آخر مربوط میشود به سفر بوریس جانسون، وزیر خارجه وقت بریتانیا به ایران در دسامبر ۲۰۱۷ و ملاقات جرمی هانت، وزیر خارجه فعلی بریتانیا از تهران، در نوامبر سال گذشته.
اگرچه جمهوری اسلامی ایران اهداف اصلی این سفر اخیر وزیر خارجه بریتانیا به ایران را بحث درباره برجام و جنگ یمن اعلام کرده بود، اما آنطور که هانت در بازگشت از تهران بهطور رسمی خبر داد، انگیزه اصلی او از سفر، تلاش برای آزادی خانم زاغری بود. درست به همین دلیل بود که وزیر خارجه بریتانیا با دختر پنجساله و خانواده نازنین زاغری نیز ملاقاتی داشت.
موافقت امارات و مقاومت ایران
بد نیست مورد نازنین زاغری در ایران را با متهم بازداشتشده مشابه با او در امارات متحده عربی، متیو هجز، مقایسه کنیم تا تفاوت دیپلماسی دو کشور را دریابیم. متیو هجز، دانشجوی دکترای دانشگاه دورهام که ظاهرا برای کاری تحقیقاتی در پروژه تحصیلی خود به امارات سفر کرده بود، در ماه مه سال گذشته به اتهام جاسوسی دستگیر شد. دادگاهی در ابوظبی اعلام کرد که او صددرصد مأموری مخفی تماموقتی بوده که برای سرقت اسرار امنیت ملی امارات متحده عربی فعالیت میکرده است. سرانجام در ماه نوامبر، یعنی با گذشت قریب به ۶ ماه از بازداشتش، مقامات قضایی امارات اعلام کردند که بهدلیل ماموریت او برای سرویس اطلاعات سری بریتانیا و احراز نقش جاسوسیاش، هجز به حبس ابد محکوم شده است. این درحالی بود که تلاشهای دیپلماتیک وزارت خارجه بریتانیا برای آزادی او ادامه داشت، اما سرانجام امارات اعلام کرد که آقای هجز بهمناسبت چهلو هفتمین سالروز ملی آن کشور، بههمراه قریب به ۷۴۸ زندانی دیگر مشمول عفو خواهد شد و به این ترتیب، مقدمات بازگشت او به بریتانیا فراهم شد.
اما در مجاورت کشور امارات متحده عربی و در مقطع زمانی تقریبا مشترک از تلاشهای وزارت خارجه بریتانیا، بهرغم آنکه جرمی هانت به آزادی نازنین زاغری بسیارخوشبین بود، نتیجه مذاکرات با جمهوری اسلامی نسبت به آنچه درشیخنشین امارات رخ داد، کاملا معکوس بود و سرانجام بهدنبال ناکام ماندن تلاشهای دیپلماتیک، تنشها بین لندن و تهران درباره نازنین زاغری، رو به تزاید گذاشت.
از آنجایی که دولت بریتانیا دیپلماسی یکسانی را درباره اتهام مشابه جاسوسی به دو تبعه خود، یعنی هجز و زاغری بهکار گرفته و علیرغم کامیابی درباره امارات، درمورد ایران ناکام مانده است، بنابراین معضل فوق در این مهم ریشه دارد که امارات بهخوبی آگاه بوده است که ضمن حفظ عزت کشورش، چگونه رابطه دیپلماتیک با بریتانیا را ترمیم و تحکیم کند، اما تهران با پافشاری بر موضع ایدئولوژیک خود، به تخریب بیش از پیش چنین ارتباطی، آن هم در شرایط حساسی که ایران در آن بهسر میبرد، همچنان مصر است.
دیپلماسی وارونه جمهوری اسلامی
اگر دیپلماسی را هنر مذاکره با سایر دولتها از طریق گفتوگو بدانیم، دیپلماسی هنر تبدیل تهدیدها به فرصتهاست. اما جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه عمر خود، در مقاطعی حساس نشان داده که هنرمندی است که برعکس، در تبدیل فرصتها به تهدید، مهارت دارد. به نظر میرسد مواجهه با پرونده نازنین زاغری یکی از مواردی است که ایران میتوانست به دلایل خاص، چهبسا بیشتر از امارات، از آن بهرهگیری کند و از بریتانیا امتیاز بگیرد؛ بهویژه با درنظر گرفتن این دو مهم که امارات، برخلاف ایران جایگاه پرتنشی در غرب ندارد و موقعیت متهمان به جاسوسی در امارات و ایران تفاوت دارد. این دلایل عبارتاند از:
۱) متیو هجز به اتهام جاسوسی به حبس ابد محکوم شده بود. در قوانین امارات متحده عربی، این محکومیت عبارت است از تحمل حداقل ۲۵ سال زندان. اما او حداکثر ظرف ۷ ماه آزاد شد. این درحالی است که نازنین زاغری به ۵ سال حبس محکوم شده است که تاکنون بیش از نصف مدت آن، یعنی حدود سه سال سپری شده و با توجه مشکل جدی سلامت او، ضرورت آزادیاش البته با درنظر گرفتن اولویتهای حقوقی و قانونی جمهوری اسلامی ایران ممکن است.
۲) نازنین زاغری صرفا دغدغه بازگشت به بریتانیا و ملحق شدن به همسرش را ندارد. مهمتر آن است که او مادری است که محکومیتش باعث شده که تاکنون بهمدت سه سال در کنار فرزندش نباشد؛ دخترکی که از دیدن پدر نیز در این چند سال محروم بوده است.
۳) حوزه پژوهش هجز شامل مطالعات جنگ، صنایع دفاع و سیاست خاورمیانه بود که در نتیجه باعث شد او بیشتر در مظان اتهام قرار گیرد. این درحالی است که زاغری صرفا در بنیاد خیریه تامسون رویترز همکاری میکرد و بهصرف دیدار خانوادهاش به تهران سفر کرده بود. اما هجز اصولا کسی را در امارات نداشته که حضورش در ابوظبی قابل توجیه باشد.
۴) متیو هجز از نظر ابوظبی صرفا یک تبعه خارجی بود. اما نازنین زاغری پیش از بریتانیایی بودن، یک ایرانی است که پروندهاش میتواند با اندکی رأفت اسلامی بررسی شود.
۵) امارات متحده عربی شریک نزدیک و مورد اعتماد بریتانیاست. دادوستد تجاری دو کشور با همدیگر، معادل ۱۵میلیارد دلار در سال است. به عبارت دیگر به نظر میرسد برای بریتانیا، حفظ بازار امارات خیلی مهمتر از نیازی است که ابوظبی به لندن دارد. آن کشور یکی از بازارهای مهم برای صادرات بازرگانی و تسلیحاتی بریتانیاست. اما در آنسوی ماجرا، جمهوری اسلامی ایران در شرایطی که ناگزیر به حفظ برجام اروپایی و نیز تمهید اجرای اینستکس است، دربرابر آزادی زاغری همچنان مقاومت میکند. البته بنابر برخی گفتهها، نازنین زاغری برای دریافت طلب ۵۰۰میلیون دلاری ایران از بریتانیا (مربوط به سفارش خرید اسلحه در دهه ۷۰ میلادی) به گروگان گرفته شده است. این موضوع بهطور تلویحی ازسوی جرمی هانت نیز در واکنش به سختگیریهای ایران درباره زاغری، مورد اشاره قرار گرفت.
حفاظت دیپلماتیک از نازنین زاغری
با به بنبست رسیدن تلاشهای دیپلماتیک دولت بریتانیا، در هفته گذشته، هانت اعلام کرد: «بریتانیا در گامی بسیار غیرمعمول به نازنین زاغری حفاظت دیپلماتیک اعطا میکند.»
این امر بهمعنای تبدیل پرونده زاغری به مناقشه بین دو دولت است. به عبارت دیگر، این تصمیم باعث میشود که ضمن پیچیدهتر شدن روابط ایران و بریتانیا، پرونده زاغری نیز با مشکلات بیشتری مواجه شود. اگرچه دولت بریتانیا این حق را دارد که به حفاظت دیپلماتیک از زاغری بپردازد، اما از آنجایی که او دوتابعیتی است، داوری حقوقی درمورد این پرونده دشوار است. با وجود این، بریتانیا در گامهای بعدی میتواند این دعوای حقوقی را به مجامع بینالمللی مانند دیوان بینالمللی دادگستری ارجاع دهد.
به نظر میرسد در درازمدت، بازنده اصلی این مناقشه خاص، جمهوری اسلامی ایران باشد که بار دیگر نشان داده بزرگترین هنرش در دیپلماسی تبدیل بسیاری از فرصتها به تهدید است.