استیضاح ترامپ بدون چشمانداز روشن
اندکی بیش از یک سال به انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا باقی مانده است و ترامپ نیز به بسیاری از وعدههایش جامه عمل پوشانده است، از کاهش مالیاتها گرفته تا تعیین قضات باورمند به متن قانون اساسی، منع ورود شهروندان کشورهای حامی تروریسم و ساخت دیوار در مرز مکزیک. بنابراین برکناری ترامپ در اواخر سال ۲۰۱۹ نه میتواند از سیاستهایش پیشگیری کند و نه طول مدت ریاست جمهوریاش را کاهش قابلتوجهی دهد. با در نظر گرفتن این شرایط، چرا بخش قابلتوجهی از دموکراتها بر استیضاح او اصرار دارند، با اینکه میدانند حتی اگر این استیضاح در مجلس نمایندگان رای بیاورد، در سنا متوقف خواهد شد؟
انگیزه استیضاح
برنامه استیضاح ترامپ هیچ نسبتی با دغدغههای اخلاقی، قانونی و ملیگرایانه ندارد، چون دموکراتها در برابر رییسجمهوری موردنظرشان علیرغم فساد (تخصیص بودجه ۵۰۰ میلیون دلاری دولت اوباما به یک شرکت سازنده پنلهای خورشیدی که هیچ بازدهی نداشت و به جیب همپیمانان او رفت)، عدم شفافیت (منتشر نکردن نامههایش به خامنهای و لغو پنهانی برنامههای پیگیری عملیات حزبالله در آمریکای جنوبی) و وعده به یک رهبر خارجی در دوران انتخابات (وعده به مدودوف) عکسالعملی نشان ندادند و در برابر رییسجمهوری که با آنها در تقابل است بدون هیچ مدرک و نشانهای دست به اقدام میزنند، مثل اعلام تحقیق استیضاح قبل از انتشار متن گفتوگوی ترامپ با رییسجمهوری اوکراین یا گزارش افشاگری و اصرار بر تبانی ترامپ با روسیه در دو سال گذشته در حالیکه هیچ مدرکی دال بر آن وجود نداشته است و گزارش مولر هم تبانی را رد کرد. بر اساس اطلاعاتی که عرضهشده، فقط انگیزه سیاسی در این استیضاح بارز به نظر میرسد. البته مجلس نمایندگان از لحاظ قانونی این اختیار را دارد که بدون اتکا به هیچ جرمی، رییسجمهوری را استیضاح کند.
هزینهای که دموکراتها خواهند پرداخت
اقدامهای سیاسی برای احزاب هم منافع و هم هزینههایی در بر دارد. حزب دموکرات شکست در انتخابات ۲۰۱۶ را نپذیرفته است و با تداوم تلاش برای سرنگونی ترامپ بر مبنای «مقاومت» از روز اول، از دایره رفتار سیاسی معمول خارج شده و در پی واژگونی نظام سیاسی از مسیر افشاگری، پروندهسازی و بحرانسازی است. کسانی که به دنبال سیاست معمول و مالوفاند از این حزب فاصله میگیرند و کسانی که به دنبال آشوبگری و هرجومرج و انقلاباند (از اسلامگرایان گرفته تا کمونیستها، فاشیستهای آنتیفا و جداییطلبان) به آن میپیوندند. حزب دموکرات به حزبی ضدآمریکایی، ضداسرائیلی، اسلامگرا و سوسیالیست تبدیل شده است، تا حدی که برخی اعضای آن در دفاع از شریعت (با هدف متنوعسازی) به خیابان میآیند. طیف میانه، طیفی که در دهه ۱۹۹۰ اکثریت را در این حزب داشت، کاملا به حاشیه رفته است.
استیضاح پنج هزینه محتمل برای حزب دموکرات و چپها خواهد داشت:
۱) پس از پیگیری جدیتر استیضاح ترامپ، درصد حمایت از ترامپ در افکار عمومی بالاتر رفته است، در حالیکه مخالفان ترامپ و طرفداران استیضاح که از روز اول با او مخالف بودند در همان دامنه ۴۷ تا ۵۰ درصد باقی ماندهاند. کارزار ترامپ از استیضاح برای افزایش کمکهای مالی بهره گرفته است و خواهد گرفت. در سه روز اول بالا گرفتن اخبار استیضاح، به کارزار ترامپ حدود ۱۴ میلیون دلار کمک شد. استیضاح عزم مخالفان دموکراتها و چپها را برای حمایت از ترامپ جزمتر خواهد کرد؛ کارزار ترامپ تاکنون حدود ۱۳۰ میلیون دلار جمعآوری کرده است.
۲) تمرکز شش کمیته مجلس نمایندگان (که در اختیار دموکراتهاست) بر استیضاح به معنی رها کردن اموری است که به زندگی جاری مردم مربوط میشود. این موضوع ممکن است برای اهل سیاست در سمت چپ خشنودکننده باشد اما از حمایت عمومی از آنان خواهد کاست.
۳) دموکراتها استیضاح را به دخالت خارجی در انتخابات و امنیت ملی مربوط کردهاند، در حالیکه گفتوگوی ترامپ با رییسجمهوری اوکراین در مورد فساد در خانواده بایدن است. نادیده گرفتن فساد چهره دموکراتها، بهخصوص در آستانه انتخابات، چندان مثبت نیست. این موضوع نشان میدهد که آنها فقط بر فساد مخالفان خود حساساند که برای رایدهندگان مستقل چندان خوشایند نیست.
۴) این اقدام شانس نامزدی بایدن را کاهش میدهد. هرچه دموکراتها ماجرای اوکراین را بیشتر سوراخ کنند، فساد بایدن و پسرش را بیشتر آشکار خواهند کرد. بایدن با این ماجرا بیشتر سقوط خواهد کرد.
۵) جلسههای کمیتههای مجلس نمایندگان درباره تحقیق در روابط ترامپ و اوکراین پشت درهای بسته و به نحوی ناشفاف جریان دارد و رییس کمیته اطلاعات، آدام شیف، مطالبی گزینشی که روایت دموکراتها را تقویت میکند بیرون میدهد، از جمله اینکه ترامپ در پی مبادله کمکهای خارجی با اطلاعاتی در مورد بایدن بوده است. رسانهها نیز تبلیغات سیاسی پختهشده در کمیته شیف را عینا تکرار میکنند. این فرایند ناشفاف و مهندسیشده برای رایدهندگان مستقل معنایی جز برنامهای سیاسی برای براندازی رییسجمهوری منتخب ندارد.
هدف استیضاح
استیضاح ترامپ هیچ چشمانداز روشنی برای برکناریاش ندارد و ممکن است به ضرر دموکراتها تمام شود. با این حال، چرا دموکراتها به این کار ادامه میدهند؟ پنج دلیل برای این امر میتوان برشمرد:
۱) دموکراتها هنوز باخت به یک بسازوبفروش در سال ۲۰۱۶ را هضم نکردهاند، به علل آن نپرداختهاند و باخت خود را به گردن روسیه میاندازند. آنها همچنین ضعف خود در انتخابات آینده را میخواهند به گردن دولتهای خارجی مثل اوکراین بیندازند؛ بایدن با این که پسرش میلیونها دلار از مسئولیت پدر (در ارتباط با اوکراین و چین) بهره برده از تحقیق دموکراتها کاملا معاف بوده است.
۲) آنها مطمئن نیستند پیروز انتخابات ۲۰۲۰ خواهند بود، چون بایدن که گزینه منتخب به نظر میآمد در نظرسنجیها در حال سقوط است و احتمال برد وارن و سندرز در انتخابات نهایی، به دلیل گرایش سوسیالیستیشان، اندک است.
۳) در سومین مناظره دموکراتها، حتی یک بار به وضعیت اقتصادی آمریکا اشاره نشد چون در این زمینه حرفی برای گفتن ندارند، در حالیکه اقتصاد مهمترین مساله رایدهندگان آمریکایی است. آنها به دلیل ناممکنی شکست ترامپ در حوزه معیشت، به حیطههایی مثل تنش میان نژادها، مهاجرت و نظریه توطئه روی آوردهاند.
۴) برنامههای نامزدهای دموکرات، مثل خلع سلاح عمومی (مسلسل)، حذف بیمه بهداشت و درمان خصوصی، مرزهای باز، اعطای بیمه مجانی به مهاجران غیرقانونی، بازگشت به برجام، سقط جنین تا روز تولد، بخشش وامهای دانشجویی و افزایش مالیات طبقه متوسط و ثروتمند، اگر در انتخابات مقدماتی به کار نامزدها بیاید، در انتخابات نهایی برای اکثریت جامعه آمریکا پذیرفتنی نیست و نامزد دموکرات بازنده خواهد بود.
۵) دموکراتها امید دارند که پیگیری استیضاح به شقاق میان جمهوریخواهان در جریان استیضاح و بعد از آن، در انتخابات آتی منجر شود، که این اتفاق هنوز نیفتاده است و غیر از چهرههایی مثل میت رامنی که همیشه با ترامپ مشکل داشته، هیچ جمهوریخواهی را علیه ترامپ برنینگیخته است.
به همین دلیل استیضاح راه مطمئنتری برای دموکراتهاست که خود را از شر ترامپ خلاص کنند. آنها توجه ندارند که جانشین ترامپ نه یک دموکرات، بلکه مایک پنس خواهد بود و در انتخابات ۲۰۲۰ نیز مشخص نیست با کنار رفتن ترامپ، کدام چهرههای جمهوریخواه به میدان میآیند و شانس آنها چقدر است.