شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

آن دیگران نامرئی در تابستان سال ۶۷

تاریخ جمهوری اسلامی به مانند سیاه چاله‌ای عظیم رفتار می‌کند و جز تاریکی و گمنامی نصیب پژوهنده تاریخ نمی‌شود، دلیل اینکه تاریخ‌سازان جمهوری اسلامی که در عرف عامه ما، «آنها» و «اینها» و «دیگران» نام دارند، هنوز بر مسند اُمورند و از انعکاس هر حقیقتی مانع.

تابستان سال ۶۷ و کشتار زندانیان مجاهد و چپ، از نقاط کور تاریخی است که نظام جمهوری اسلامی سعی کرده تا هر چه می‌تواند بر آن خاک بریزد.

واکنش در قبال آن فاجعه از سوی مسوولان نظام، کتمان و انکار و بعدتر استناد به حکم  آیت الله خمینی و بعدتر بگیر و ببند کسانی بوده که حرفی از این راز نزده‌اند. اگر شخص آیت الله منتظری نبود و همان زمان این جنایت را جار نمی زد، این فانوس ردیابی هم امروز دستمان نبود.

ما هنوز نمی‌دانیم روح‌الله خمینی خود دستور اعدام‌ها را داده بود یا سید احمد. آنقدر می‌دانیم که او در سال ۶۷ پیر جماران چندان هوش و حواس درست و درمانی نداشت و یکسال بعد هم فوت کرد و آنقدر از آن جام زهرِ سازش در جنگ هم تلخکام بود که دیگر هیچ گاه سخنرانی نکرد.

اگرچه سید احمد خمینی در جعل امضای پدر استاد بود و گویا نامه عزل منتظری به خط و زبان اوست، اما این دستور کشتار به هیچ وجه با روحیه خمینی ناسازگار نبود.

از همان سال ۵۷، رهبر کاریزمای انقلاب، دستی به خون شست و با برگزیدن خلخالی به عنوان حاکم شرع و حمایت از اعدام‌های فله‌ای و انقلابی و بعدتر در مرتد دانستن و لابد مهدور الدم خواندن اهالی جبهه ملی به جرم مخالفت با لایحه قصاص نشان داد که از خونریزی هیچ هراس و ابایی ندارد.

این خاصیتِ خمینی که پروایی نداشت در راه آنچه می‌اندیشید و می‌خواست به راحتی جان بگیرد، به زودی بخش نفرت انگیز و قدرتمندی در هسته جمهوری اسلامی پدید آورد که به چیزی جز حذف مخالف از هر لحاظ، چه جسم و چه فکر، راضی نمی‌شدند.

آن خونریزی که از بام مدرسه رفاه و درست در ماه اولِ پس از پیروزی انقلاب آغاز شد، جهان بینی پدید آورد که به خوی و خصلت جمهوری اسلامی تبدیل شد.

بخش نامرئی قدرت که از دستگاه قضا و زندان‌ها متولد شد و به سپاه و نظامیان رخنه کرد و عاقبت همه قدرت اقتصادی و نظامی را در کف گرفت.

زمامداران وقت در تابستان سال ۶۷، از آن کشتار اظهار بی‌اطلاعی کردند. میرحسین موسوی نخست وزیر وقت، بی خبری‌اش را اذعان کرد و بنا بر خاطرات آیت الله منتظری، حجت الاسلام خامنه‌ای رییس جمهورِ وقت آن سال‌ها هم گویا با شکوه و ناله به بیت منتظری می‌آید که چه نشسته اید که در زندان اعدام می‌کنند و انگار هیچ نمی‌دانسته از آنچه قاضیان مرگ می‌کرده‌اند.

اما این ندانستن‌ها از مسوولیت ماجرا نکاست. شیوع  جهان بینی مرگ آوری که برای هر مخالف و معترضی، دار و تیر باران، تجویز می کرد، به دست کسانی بود که از آن واقعه بعدها مطلع شدند و سکوت کردند یا رضایت دادند.

شاید بتوان گفت که فاجعه سال ۶۷  بیعتی بود که اهالی نظام و آنها که خواستار ماندن تا آخر در مسند قدرت بودند به خون می‌کردند.

هیچ یک از کسانی که در آن واقعه شوم نقشی داشتند از رییسی گرفته تا پورمحمدی و نیری و گیلانی و شاید بتوان گفت سلاخانی که اجرای حکم را بر عهده داشتند از قدرت و منصب کنار گذاشته نشدند. آنها روح خبیثی که از بهمن ۵۷ با اکسیر نفرت و مرگ بر نظام دمیده شد را جسمانیت دادند.

آن دیگران؛ آنها و اینها و کسانی که امروز به عنوان دولت پنهان و هسته سخت قدرت نامیده می‌شوند، همان دست اندرکاران اعدام سال ۶۷ یا نسلی هستند که با آن جهان بینی بار آمدند و پای همان سفره خون، تغذیه کردند.

راز سال ۶۷ در زمان جمهوری اسلامی بر ملا نمی‌شود، چرا که آن تابستان داغ از خون و سرد از احساس، هنوز امتداد دارد.

 

ایران اینترنشنال
تازه چه خبر؟
منصور پوریان رییس شورای تامین دام کشور با اشاره به شرایط اقتصادی ایران و گرانی گوشت، اعلام کرد مردم «مصرف گوشت گوسفندی را تقریبا حذف کرده‌اند و حتی...More
هشت ماه پس از أغاز واکسیناسیون در ایران، وزارت بهداشت در دستورالعملی به مراکز واکسیناسیون، از مسئولان تزریق واکسن خواسته نسبت به صحت نوع واکسن تزریقی...More
محمد اسلامی، معاون ابراهیم رییسی و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت این کشور اصرار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای نصب دوربین در مکان‌های صدمه‌دیده...More
مسعود شفیعی رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان تهران با هشدار نسبت به سرعت افزایش جمعیت در شهرهای حاشیه تهران اعلام کرد: «در برخی از شهرهای...More
بر اساس نتایج تازه‌ترین نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) ۱۴/۲ درصد از شهروندان ایرانی بالای ۱۸ سال «اصلا تمایلی به زدن واکسن کرونا...More