شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

چرخش‌های استراتژیک دوره پساداعش

 

تصمیم دونالد ترامپ برای خروج ۲۰۰۰ نیروی آمریکایی از سوریه، پس‌لرزه‌های زیادی داشت. از استعفای جیمز متیس، وزیر دفاع ایالات متحده و برت مک گورگ، نماینده ویژه آمریکا در ائتلاف جهانی مبارزه با داعش گرفته تا استقبال روسیه، ترکیه و ایران و ابراز نگرانی کردهای سوریه و اعضای ائتلاف جهانی مبارزه با داعش، ازجمله فرانسه و آلمان. در چنین وضعیتی، پرسش بنیادین این است: سوریه آبستن چه اتفاقاتی است؟

خروج نیروهای آمریکا از سوریه، نقطه عطف دوره «پساداعش» تلقی می‌شود. نقطه عطفی که با یک هم‌زمانی درهم آمیخته است: برتری قاطع سوریه، روسیه و ایران بر مخالفان اسد. به‌عبارتی، سوریه در آستانه تجربه مرحله غیاب داعش و غیاب مخالفان مسلح بشار اسد است. مقصود از غیبت لزوما نه نابودی فکری و ساختاری، بلکه از دست دادن قلمرو جغرافیایی است. به‌علاوه، دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا، پیش از هر چیز، خود را بی‌رغبت به نقش‌آفرینی در چنین عرصه‌ای نشان می‌دهد. خروج سربازان آمریکایی تنها یک اتفاق نظامی محسوب نمی‌شود، بلکه بیانگر بی‌علاقگی به مشارکت در روندهای سیاسی جاری و آتی است.

لازمه تاثیرگذاری در تحولات بالقوه، حضور میدانی و یا تاثیرگذار بودن بر بازیگران قدرتمند سوریه است. در جایی که روسیه، دولت اسد و ایران حضور مستحکمی دارند، آمریکا با خروج از منطقه و بر هم زدن هم‌پیمانی‌اش با نیروهای بومی در سوریه، چه ابزاری برای تاثیرگذاری و رویارویی با جبهه مقابل دارد؟ مخرج مشترک انتقادهایی که از این تصمیم ترامپ می‌شود، این است که او منافع استراتژیک آمریکا را به نفع منافع مقطعی‌اش، به حالت تعلیق درآورده است. چنین وضعیتی، صرفا به‌منزله سود بردن بشار اسد، روسیه، ایران و ترکیه نیست؛ بلکه فراتر از آن، زمینه را بیش از پیش برای پیشبرد ابتکار عمل‌ این قدرت‌ها در سوریه فراهم می‌کند؛ چیزی که از نظر نمادین می‌توان آن را «پایان افسانه سقوط اسد» نیز تلقی کرد.

مهم‌ترین متحد آمریکا در سوریه، کردها بوده‌اند. آن‌ها پیش از آنکه در سال ۲۰۱۵ متحد آمریکا شوند، هم با داعش جنگیده‌ بودند و هم با گروه‌های جهادی دیگر نظیر جبهه‌النصره. کردهای سوریه، تنها شامل گروه‌های نظامی نظیر یگان‌های مدافع خلق نمی‌شوند، بلکه آن‌ها در غیاب دولت سوریه، نظم سیاسی مختص به خودشان را هم در شمال و شمال شرق سوریه ایجاد کرده‌اند؛ نظامی که خودشان آن را «خودگردانی دموکراتیک» و فدراسیون شمال سوریه می‌خوانند.

بنابراین وقتی درباره کردهای سوریه صحبت می‌کنیم، از یک مدل سیاسی سخن می‌گوییم که ازجمله، نیروی دفاعی هم دارد. ترکیه «یگان‌های مدافع خلق» و همچنین این مدل سیاسی کردها را تهدیدی برای امنیت خود می‌داند. آنچه کردهای سوریه و ترکیه -که تا پیش از قرارداد سایکس‌-پیکو  یکپارچه بودند - را از هم جدا می‌کند، تنها یک ریل راه آهن است. نگرانی دیگر ترکیه، الهام‌بخش بودن مبارزات کردهای سوریه برای کردهای ترکیه است. کردهای سوریه در جلب حمایت آمریکا موفق بودند، اما در تعامل با آمریکا، عملا نتوانستند هم‌پیمانی نظامی بر سر مبارزه با داعش را بدل به هم‌پیمانی سیاسی گسترده‌تری از مبارزه با داعش کنند. چرا نتوانستند؟

فوری‌ترین پاسخ این است که آمریکای دوره ترامپ، فراتر از مبارزه با داعش، هیچ پروژه سیاسی دیگری برای سوریه دوره پساداعش ارائه نکرده و این دقیقا معکوس روندی است که در عراق اتفاق افتاد. آمریکا صدام حسین را از میان برداشت و از تاسیس یک حکومت فدرال حمایت کرد. همین حکومت فدرال، مبنای ادامه هم‌پیمانی آمریکا ازجمله با کردهای عراق شد. پس از حمله  ژانویه ۲۰۱۸ ارتش ترکیه به عفرین و تسخیر این شهر به‌دست ارتش ترکیه و نیروهای هم‌پیمانش، کردهای سوریه عملا متوجه شدند که هم‌پیمانی با آمریکا برای آن‌ها مصونیتی درمقابل نیروهای دیگر، به‌ویژه ترکیه ایجاد نمی‌کند. هم‌زمان دریافتند که روسیه نیز تمایلی به محافظت از آن‌ها درمقابل ترکیه ندارد. پیش‌تر، کردهای سوریه تنها نیرویی بودند که هم‌زمان هم با آمریکا و هم با روسیه در تعامل بودند، یعنی با دو نیروی کاملا غیرهم‌سو. آنچه چنین قابلیتی به آن‌ها می‌داد، رویه‌ای بود که از آغاز خیزش مردمی سوریه در پیش گرفته بودند. آن‌ها عملا «استراتژی سوم» را به‌کار بستند، یعنی خود را نه در کنار دولت سوریه تعریف کردند و نه در کنار مخالفان مسلح آن. «استراتژی سوم» عملا کردها را به یکی از محدود برنده‌های سال‌های بحران در سوریه مبدل کرد و زمینه تعامل با بازیگران داخلی و بین‌المللی را برایشان فراهم ساخت.

اما اکنون پرسشی که یک‌بار دیگر باید مطرح شود این است: همان «استراتژی سوم» در مقطع کنونی که بشار اسد با حمایت روسیه و ایران، مخالفانش را تقریبا به‌کلی تضعیف کرده و موقعیت نظامی خود را تا اندازه‌ای تثبیت نموده است، چه معنایی خواهد داشت؟

به این ترتیب، واقع‌بینانه خواهد بود اگر بگوییم اکنون نسبت‌به چند سال پیش، کردها هم قدرتمندتر شده‌اند و هم آسیب‌پذیرتر.

قدرتمند شده‌اند، به این دلیل که داعش را با حمایت ائتلاف جهانی نابود کرده‌اند؛ مدل سیاسی خود را در شمال سوریه توسعه داده‌اند؛ توانسته‌اند در بین اعراب، مسیحی‌ها و سایر اقلیت قومی و مذهبی شمال سوریه هم‌پیمانانی داشته باشند؛ امور خودشان را اداره می‌کنند و با کشورهای مختلف روابط دیپلماتیک دارند.

اما درعین‌حال، آسیب‌پذیرتر شده‌اند، چون آمریکا آن‌ها را تنها خواهد گذاشت؛ ترکیه اعلام کرده به مواضع آن‌ها در شمال و شمال شرق سوریه حمله خواهد کرد؛ روسیه، بعد از مدیریت‌ اختلاف‌هایش با ترکیه، حمایتش را از آن‌ها عملا به صفر رسانده است؛ کشورهایی مثل فرانسه هم که روابط گرمی با کردهای سوریه دارند، اگرچه اعلام کرده‌اند که همچنان از آن‌ها حمایت می‌کنند، اما به‌نظر نمی‌رسد این حمایت به‌اندازه‌ای باشد که در مقابل تهدیدهایی که علیه کردها هست، مصونیتی ایجاد کند.

به همین دلیل، کردهای سوریه شاید بیش از هر زمان، خود را ناگزیر از یافتن مکانیسمی برای تعامل با دمشق می‌بینند؛ تعاملی که از یک‌سو مانع از حمله ترکیه به آن‌ها شود و از سوی دیگر، دستاوردهای سیاسی و پیروزی‌شان بر داعش را ضرب‌در‌صفر نکند. کردها به‌دلیل مبارزه با داعش، تا اندازه‌ای مشروعیتی بین‌المللی به‌دست آورده‌اند. بشار اسد هم به‌دلیل رویکردش در مقابل مخالفان، فاقد مشروعیتی جهانی است (هرچند کماکان از منظر روسیه و ایران مشروع است). کردها و دولت سوریه، برنده‌های میدانی جنگ در سوریه بوده‌اند. یکی علیه داعش به پیروزی‌های چشم گیری دست یافته است و دیگری علیه اپوزیسیون مسلح. اما این دو از نظر سیاسی، پارادایم‌های متفاوتی را دنبال می‌کنند. دولتی که مخالفان ریز و درشتش را تضعیف یا نابود کرده است، آیا حاضر خواهد بود با آخرین بازمانده «غیرخودی»ها مصالحه کند؟

ارتش ترکیه در حال انتقال نیروهایش به مرز با سوریه است. آمریکا یک‌بار از کردها درمقابل داعش حمایت کرد و اکنون این تلقی پیش آمده است که آن‌ها را درمقابل ترکیه تنها خواهد گذاشت. مشهور‌ترین جمله رجب طیب اردوغان، ریيس جمهوری ترکیه خطاب به اوباما و بعدها ترامپ این بود: «ای آمریکا! یا با ترکیه‌ای و یا با کردهای سوریه».

آمریکا تا زمانی‌ که داعش وجود داشت، عملا حاضر نشد این دوگانه را به‌رسمیت بشناسد و به‌نفع ترکیه دست از حمایت کردهای سوریه بردارد. اما اکنون که داعش در آستانه نابودی کامل است، چندان سخت نیست شنیدن صدای ترامپ که این‌بار او به اردوغان بگوید: «ای ترکیه! من در کنار شما هستم». او با بیان این جمله که ترکیه ماموریت آمریکا در نبرد با داعش را ادامه خواهد داد، عملا از چرخش های استراتژیک «دوره پساداعش» رونمایی کرده است.

 

ایران اینترنشنال
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More