روزنامه نیویورک تایمز در مقاله‌ای پیرامون چالش‌های جهان اسلام می‌نویسد جوانان ایرانی و عربستانی در تلاش هستند وقایع و تحولات سال ۱۹۷۹ (انقلاب اسلامی) را در تاریخ کشورشان به گور بسپارند.

در این مقاله آمده است: «بزرگ‌ترین پرسش در مورد تظاهرات اعتراضی اخیر در سراسر ایران، که با برداشتن بسیاری از محدودیت‌های اجتماعی در عربستان سعودی همراه شده است، این است که آیا ما شاهد آغازی برای پایان یک جریان واپس‌گرایانه  از اسلام راستین در جهان هستیم که در سال ۱۹۷۹ اتفاق افتاد؟ و این زمانی بود که به گفته کارشناس خاورمیانه مأمون فندی ترمز اسلام بریده شد.»

نیویورک تایمز می‌افزاید: «حوادث سال ۱۹۷۹ حقوق زنان را نابود کرد، مدرنیزم، پلورالیزم و آموزش و پرورش نوین در سراسر خاورمیانه را به عقب برگرداند و به ظهور افراطیونی مانند القاعده و حزب‌الله و داعش انجامید که فعالیت‌های آنها جز خرابی و مصیبت برای بسیاری از مسلمانان بی‌گناه و غیرمسلمانان در سراسر دنیا به‌بار نیاورده است.

اما امروز همان ایران و عربستان در یک موضوع با هم اشتراک منافع پیدا کرده‌اند. اکثریت قریب به اتفاق شهروندان آنها زیر ۳۰ سال هستند و از شبکه‌های اجتماعی و تلفن‌های موبایل استفاده می‌کنند. اکثر آنها هم از اینکه روحانیون فاسد و ستمگر به آنها بگویند چگونه باید زندگی و فکر کنند خسته و بیزار هستند.

آنها امروز می‌خواهند سال ۱۹۷۹ (وقوع انقلاب اسلامی) را همراه با هرآنچه که به دنبال خود آورده است به گور بسپارند.

ایران دارای یک جمعیت گسترده از افراد تحصیلکرده و فرهنگی است. این ملتی است که می‌تواند در زمینه‌های علم و دانش و پزشکی و کامپیوتر و هنر آثار خود را به جهان ارائه کند. اما رژیم این کشور به‌جای توجه به قدرت‌دهی به جوانان آن به دنبال نفوذ ایدئولوژیک در کشورهای عرب بوده است، امری که هزینه‌ای بالغ بر میلیاردها دلار در بر داشته است. بی‌جهت نبود که تظاهرکنندگان شعارهای «مرگ بر حزب‌الله»، «مرگ بر خامنه‌ای» و «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن» را فریاد می‌زدند.

غرب می‌بایستی از به خاک سپردن حادثه انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ استقبال و پشتیبانی کند. این خود هدیه‌ای بزرگ به جهان اسلام و همه جهان خواهد بود، جهانی که هزاران هزار میلیارد دلار خرج مقابله با مصائب پس از آن سال کرده است».