نقش ایران در حل بحران ادلب
با آغاز جنگ داخلی سوریه از سال ۲۰۱۱ اکنون منطقه ادلب واقع در شمال غربی سوریه به آخرین سنگر مخالفان دولت بشار اسد تبدیل شده است. ادلب، بزرگترین منطقه تحت کنترل مخالفان رژیم بشار اسد است که نزدیک به ۶۰ در صد آن تحت اشغال «هیات تحریر شام» قرار دارد که توسط اعضای پیشین القاعده در سوریه سازمان یافته است. در حال حاضر بهدست گرفتن کنترل این منطقه توسط حکومت بشار اسد از اولویتهای بشار اسد است که همواره بر ضرورت این امر تاکید کرده است. اما با توجه به تاریخ تقریبا هفت ساله جنگ سوریه به جرات میتوان گفت که تحقق چنین امری بدون حمایت دولتهای روسیه و ایران تقریبا غیرممکن است.
پس از آنکه کشورهای ترکیه، روسیه و ایران توافق خود در خصوص حل بحران سوریه را طی نشستی در آستانه (پایتخت قزاقستان) اعلام کردند، موفق شدند که با برقراری صلح در منطقه ادلب تا حدودی آرامش را به آن برگردانند. اما اکنون پس از گذشت زمان و با اوج گرفتن دوباره بحران در منطقه ادلب، سه کشور به دنبال یافتن راه حل سیاسی موثر جهت حل بحران در منطقه هستند. با وجود این، قرائن و شواهد حکایت از آن دارند که به رغم برگزاری نشستهای آستانه، سوچی و آنکارا توافق پایداری بین طرفین بر سر بحران موجود در داخل مرزهای سوریه حاصل نشده است، چرا که هر یک از طرفین با رویکرد متفاوتی وارد این مذاکرات شدند.
صرفنظر از توافقات بهدست آمده در نشستهای فوق، باید گفت نقش ایران به عنوان یکی از مهمترین حامیان رژیم بشار اسد در حل بحران ادلب از اهمیت خاصی برخوردار است. به عبارت دقیقتر، ایران از جمله متحدان سوریه است که بر خلاف روسیه همواره بر ضرورت ادامه مبارزه نظامی برای از میان برداشتن تمامی عناصر و گروهکهای مخالف در منطقه اصرار ورزیده است. با نگاهی کلی به روند تحولات در منطقه بهنظر میرسد که رویکرد ایران در راستای حل مسله ادلب منطبق با انتظارات دمشق و سیاستهای کلی بشار اسد باشد.
این اختلاف نظر بین ایران و روسیه در عملیات افرین نیز بهوضوح مشاهده شد. در حالی که روسیه در عملیات افرین تقریبا نقش یک قدرت کاملا بیطرف را ایفا نمود، عناصر شبه نظامی تحت حمایت ایران و نیروهای وابسته به رژیم بشار اسد برای حمایت از شبه نظامیان ی پ گ وارد خاک سوریه شدند. اما با اعلام بیطرفی روسیه، ترکیه به عنوان یکی دیگر از طرفین توافق آستانه عناصر فوق را مورد هدف قرار داده و موفق به شکست و مانع پیشروی آنها شد. نکته قابل توجه در این میان آن است که در منطقه ادلب نیز وضعیتی کاملا مشابه حاکم بود. به عبارتی، اگرچه ترکیه نیروهای نظامی خود را در نتیجه توافق سه جانبه در آستانه به ادلب فرستاده بود، اما شبه نظامیان تحت حمایت ایران از وضعیت فوق ابراز نارضایتی کرده و نیروهای ترکیه را مورد هدف قرار دادند.
با ادامه تحولات در منطقه و با مطرح شدن دوباره ضرورت انجام اقدامات لازم در ادلب شاید بتوان گفت که ایران طبق سیاست هماهنگی که با حکومت شام دارد، بدست گرفتن کنترل ادلب جهت از میان برداشتن مخالفان را در دستور کار قرار خواهد داد. اما با توجه به افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی ایالات متحده علیه ایران انتظار میرود که رویکرد ایران در قبال وضعیت کلی سوریه تغییر یافته و بیشتر مبتنی بر حفظ و تامین منافع ملی خود در چارچوبی بسیار وسیعتر از قبل از اعمال تحریمهای شدید اقتصادی ایالات متحده باشد. بنابراین، کاملا متفاوت از سیاستهای اعمال شده در خصوص افرین، بعید بهنظر میرسد که ایران بهدنبال اتخاذ سیاستی خصمانه در قبال ادلب باشد که یکبار دیگر ایران را در مقابل ترکیه قرار داده و باعث تکرار یک بحران انسانی دیگر از جمله بیثباتی بیش از پیش در منطقه و مهاجرت غیرنظامیان سوری ساکن در منطقه شود.
به هر روی، در نشست سه جانبهای که قرار است در تاریخ هفتم سپتامبر و به میزبانی ایران در تهران برگزار شود، بهنظر میرسد که انجام عملیات نظامی در ادلب از معدود گزینههای روی میز طرف ایرانی باشد. با توجه به اظهارات اخیر مقامات روسیه در خصوص عدم حمایت آنها از انجام عملیات نظامی در ادلب، دولت ایران همواره خواهد کوشید تا به تبعیت از سیاستهای روسیه حمایت خود از اجتناب از عملیات نظامی در منطقه را مطرح سازد. نباید فراموش کرد که منزوی شدن ایران به لحاظ اقتصادی پس از اجرای دور جدید تحریمهای ایالات متحده و کاهش میزان صادرات نفت آن دولت ایران را بر آن داشته است تا با اتخاذ سیاست تدافعی وارد همکاریهای اقتصادی با روسیه به قیمت پیروی از راهنماییهای دولت روسیه در سیاست خارجی شود. از این رو بهنظر میرسد که دولت ایران چارهای نخواهد داشت جز اینکه کاملا همسو، هماهنگ و پیرو سیاستهای روسیه در قبال وضعیت حاکم در سوریه حرکت کند.
با این حال، از جمله موانع موجود بر سر راه انجام عملیات نظامی در منطقه ادلب وجود شمار زیادی از غیرنظامیان و گروههای مسلح در این منطقه از سوریه است. این گروه از غیرنظامیان و گروههای مسلح پس از برقراری آتشبس در مناطق جنگی دیگر سوریه به ادلب انتقال داده شدند. در حاضر نزدیک به سه میلیون نفر غیرنظامی و بیش از هشتاد هزار فرد مسلح در ادلب حضور دارند. بدین ترتیب، بدون شک انجام هر گونه عملیات نظامی در این منطقه میتواند منجر به یک بحران انسانی بسیار شدید در منطقه شود.
بر این اساس، احتمال انجام مذاکره برای رسیدن به یک توافق موثر با گروهکها و عناصر مخالف رادیکال از جمله نیروهای اسلامگرای هیات تحریر شام، جبهه تحریر سوریه، احرارالشام و نورالدین زنگی در نشست تهران دور از انتظار نیست. در واقع، هر یک از سه کشور روسیه، ترکیه و ایران بر واقعیت این امر واقف هستند که انجام هرگونه حمله نظامی علیه گروههای رادیکال فوق در منطقه ادلب زمینه اتحاد بین آنها برای مقابله با یک تهدید مشترک را فراهم خواهد کرد. کما اینکه با مطرح شدن احتمال حمله نظامی علیه گروههای مسلح در ادلب، دو گروه جبهه تحریر سوریه و ارتش آزاد علنا اتحاد و همبستگی خود برای مقابله تهدیدهای احتمالی در آینده را اعلام کردند.