روزهای پرکار آقای نتانیاهو
دو هفته گذشته روزهای خوش و پرکاری برای آقای نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل بود. او که در سیاست داخلی اسراییل با مشکلات جدی روبروست و اتهام فساد مالی علیه وی همچنان ازسوی پلیس پابرجاست و نظرسنجیها نیز وضعیت حزب وی را رو به افول نشان میدهند، از موضوع «خطرایران» بهعنوان موهبتی سود جست که با آن سعی کرد جایگاه ویژهای برای احیای موقعیت خود ایجاد کند. نتانیاهو هفته گذشته یکشنبه شب، هواپیماهای اسراییلی را برای بمباران هدفهایی در حماه و حلب به سوریه فرستاد تا پایگاههایی را مورد حمله قرار دهند که نیروهای ایرانی در آن حضور داشتند؛ بعدازظهر دوشنبه کنفرانس خبری خود درمورد «دروغهای هستهای ایران» را برگزار کرد و همچنین در همین روز، از پارلمان اسراییل اجازه گرفت تا بتواند رأساً ضمن هماهنگی با وزیر دفاع و بدون مشورت با اعضای دولت، اعلام جنگ کند.
تحلیل اهداف او درمورد مقابله با ایران در سوریه و گسترش درگیری و نبرد در این کشور، نیازمند تحلیل جداگانهای؛ است اما درمورد برنامه هستهای ایران، باید دید کنفرانس خبری نتانیاهو در این باره، چه ابعاد، تبعات و دستاوردی داشت:
الف- نحوه جمعآوری اطلاعات
نتانیاهو با مدارکی که بهنمایش گذاشت، مدعی بود که دانشمندان ایرانی طی چند سال و تا سال ۱۳۸۲، تحقیقاتی درمورد چگونگی ساخت بمب هستهای و تجهیزات مورد نیاز آن انجام دادهاند و پروژه غنیسازی نیز در ارتباط با همین امر بوده است. اما درمورد اینکه اسراییل چگونه این مدارک را بهدست آورده، سناریوهای مختلفی مطرح شده است. نخستین سناریو آن است که این اطلاعات از آنجا که اطلاعات آرشیوی و مربوط به ۱۵ سال قبل بوده، ممکن است درجه حفاظتی کمتری پیدا کرده باشد و لذا ممکن است یک عنصر نفوذی در دستگاههای هستهای و یا امنیتی ایران، چنین کاری را انجام داده باشد و زمینه های انتقال آن را هم فراهم کرده باشد. در سناریوی دوم ممکن است که بر اثر سهلانگاری حفاظتی و اطلاع یافتن اسراییل از چنین آرشیوی، مأموران اطلاعاتی اسراییل که موقعیت این محل را رصد میکردند، با استفاده از این سهلانگاری، چنین عملیاتی را مستقیماً انجام دادهاند. اما سناریوی سوم که احتمال بسیار ضعیفی دارد، این است که ایرانیها مخصوصاً طعمهگذاری کرده باشند که اطلاعات هدایتشده بهدست اسراییلیها برسد تا با کشف جعلیبودن آنها، جامعه اطلاعاتی اسراییل را بیاعتبار سازند.
ب- آمریکا و مدعای نتانیاهو
هر چند ترامپ از مواضع نتانیاهو حمایت کرد و آن را تأییدی بر مخالفت وی با توافق برجام دانست، اما جامعه دفاعی و امنیتی آمریکا، موضع دیگری اتخاذ کرد. این اسناد در ژانویه بهدست اسراییل رسیده و حداقل در ماه فوریه نیز، آنها را به اطلاع مقامهای رسمی آمریکا رساندهاند؛ اما برای جامعه اطلاعاتی آمریکا که از دهه نود میلادی و بهویژه پساز سقوط اتحاد جماهیر شوروی و پراکندهشدن دانشمندان هستهای و مواد و تجهیزات هستهای در منطقه، همواره اقدامات مختلف ایران را در این حوزه با حساسیت زیاد رصد اطلاعاتی میکردند و مهار همهجانبه ایران را در دستور کار داشتند، این اسناد، اطلاعات غافلگیرکنندهای دربر نداشت؛ زیرا آنها هم اسناد زیادی از طرق مختلف، از جمله لپتاپی که از کیف یکی از مقامات به سرقت رفته بود، بهدست آورده بودند و هم اینکه قبلاً ماهیهای اطلاعاتی بزرگی صید کرده بودند که حسین عسکری، معاون اسبق وزارت دفاع ایران نیز یکی از این صیدها بهشمار میرفت. او بلندپایهترین مقام دفاعی بود که به غرب پناهنده شده بود که البته در ابتدا مقامات ایرانی آن را آدمربایی نامیدند، ولی پس از مدتی مقامات ایرانی در این مورد سکوت اختیار کردند. عسکری تقریباً از اهم فعالیتهای مخفی و غیرعلنی ایران در حوزه هستهای اطلاع داشت و همچنین تأیید کرده بود که از سال ۱۳۸۲ و با لو رفتن پروژه غنیسازی نطنز و گسترش خطر حمله آمریکا به ایران بهخاطر سیاستهای تهاجمی جرج بوش، بخش نظامی این پروژه کاملاً تعطیل شده است. گزارشی که در سال ۲۰۰۷ مورد تأیید جامعه اطلاعاتی آمریکا نیز قرار گرفت.
بر همین اساس، جامعه اطلاعاتی آمریکا در سال ۲۰۱۳ و در آستانه مذاکرات با ایران، بر این ارزیابی بود که ایران توانسته تحقیقات لازم را انجام دهد و به دانش ساخت بمب دست یابد و ادامه موفق غنیسازی بیستدرصدی نیز مواد لازم برای ساخت بمب را در اختیار آنها قرار میدهد و لذا آنها نیازمند زمان برای ساخت بمب و نیز ساخت موشک و پیدا کردن کلاهکی هستند که بتوانند بمب را برروی آن سوار کنند. از دید جامعه اطلاعاتی آمریکا، با بدبینانهترین ارزیابی، برای انجام چنین کاری و در بهترین حالت برای ایران که همه چیز بهخوبی پیش برود، ایران حداقل به یک سال زمان نیاز داشت؛ لذا در تنظیم قرار داد برجام، سیستم نظارت، مدت نظارت و محدودیتهای تولید اورانیوم و نیز دستگاههای بهکار گرفتهشده در تأسیسات هستهای بهگونهای تنظیم شده است که ایران حتی اگر بخواهد از همه تعهدات هستهای و قراردادها خارج شود، زودتر از یکسال نتواند بمب بسازد و این، زمانی است که قدرتهای بزرگ میتوانند واکنش لازم را درقبال این اقدام ایران از خود بروز دهند.
جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا، در جلسه استماع سنا، چهار روز قبل از برنامه نتانیاهو نیز خاطرنشان ساخت که متن برجام را سهبار خوانده و سیستم نظارت و بازرسی بسیار مؤثری دارد که برمبنای اینکه ایران دست به تقلب و فریب خواهد زد، تعبیه شده است. بهخوبی اکنون روشن است که سخن متیس، ارزیابی و پاسخ جامعه دفاعی آمریکا از اسناد و مدارک اسراییل است.
در این میان، بیانیه نخست کاخ سفید نیز ساعاتی پساز سخنرانی بنیامین نتانیاهو منتشر شد؛ اما بعد، واشنگتن نسخه اصلاحشده را جایگزین کرد.
در بیانیه جدید کاخ سفید، جمله «ایران برنامه مخفیانه تسلیحات هستهای دارد» را به «برنامه مخفیانه تسلیحات هستهای داشت» تغییر دادند. مقامهای کاخ سفید گفتند که علت این اشتباه در بیانیه نخست کاخ سفید، خطایی اداری بوده است.
در بیانیه تأکید شده است که اطلاعات اسراییل با آنچه آمریکا مدتهاست میداند، مطابقت دارد؛ اینکه ایران یک برنامه هستهای تسلیحاتی قوی و مخفیانه داشت که با وجود تلاشهایش نتوانست آن را مخفی کند.
بهجز سخنان اولیه ترامپ، بهنظر میرسید کاخ سفید چندان تمایلی نداشت که مانور تبلیغاتی بیشتری روی این موضوع بدهد؛ چه بهدلیل آنکه ممکن بود امریکا بخواهد بار دیگر بهطور مشروط در برجام بماند و چه آنکه ترامپ مایل نبوده است نشان بدهد که خروج از برجام، تحت تأثیر اسراییل بوده است.
ج- لو رفتن اسناد و موضع سیستم اطلاعاتی ایران
هنوز مشخص نیست که اسراییل چگونه به این اسناد دست پیدا کرده و مقامات اطلاعاتی ایران نیز هنوز درمورد این مسأله، سکوت اختیار کردهاند. جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، ابتدا آن را شوی تبلیغاتی چوپان دروغگو خواند و سپس گفت که این اسناد چیزهایی بوده که قبلاً هم در آژانس مطرح بوده و پرونده آنها با عنوان امکان احتمال برنامه هستهای نظامی ایران، PMD، چند ماه بعد از امضای برجام بسته شده است؛ اما اگر سناریوهای نفوذ و یا سهلانگاری را در نظر بگیریم، انجام این عملیات، شکست بزرگی برای سازمان اطلاعات سپاه و حسن تائب، رییس این سازمان بهشمار میرود که در طول سالهای حکومت دولت روحانی، دائماً درحال جاسوسگیری است و جدا از افراد دوتابعیتی، گروههای مختلف جامعه مدنی ازجمله فعالان محیطزیستی را بهعنوان جاسوس دستگیر کرده است. بهنظر میرسد درصورتیکه اصالت اسناد و مدارک توسط مطبوعات تأیید شود، این یکیاز بزرگترین شکستهای اطلاعاتی برای حکومت ایران بهشمار خواهد رفت و قطعاً ممکن است برکناری و یا تغییراتی در جامعه اطلاعاتی بههمراه داشته باشد. مضاف بر اینکه، برای حکومت ولایت فقیه که دائماً شعار نابودی اسراییل در بیست سال آینده را سرمیدهد، این سرقت اسناد، نوعی سرشکستگی اطلاعاتی بهشمار میرود که در مرکز پایتخت کشور، دستگاه اطلاعاتی اسراییل، موفق به انجام چنین کاری میشود.
د- ضرورت خروج یا بقا بر برجام
با توجه به اطلاع مقامات آمریکایی از ماه فوریه از این اسناد و سفر اخیر پومپئو، وزیر خارجه آمریکا به اسراییل قبل از کنفرانس خبری، بهنظر میرسد که اسراییل زمان این اقدام را با آمریکا هماهنگ کرده بود تا بتواند برای موضع ترامپ، چه در برجام بماند و چه خارج شود، فضاسازی تبلیغاتی کند و بیش از همه اروپاییها را تحت تأثیر قرار دهد، تا در این مورد با آمریکا هماهنگ شوند. حتی اگر ترامپ از برجام خارج نشود، نتانیاهو با انتشار این اسناد، میخواهد خطر ایران را زنده و ادامهدار نشان دهد. هرچند که اعلامیه سران سه کشور اروپایی مبنیبر تدوام برجام، یک روز قبل از کنفرانس خبری نتانیاهو که با اطلاع آنها از این اسناد صورت گرفت، نشان میدهد که که آنها حاضر نشدند متاع او را در این زمینه خریداری کنند. هدف نتانیاهو آن بود که نشان دهد چون ایران صداقت نداشته است، بنابراین یا باید برجام اصلاح مجدد شود و یا قدرتهای غربی از آن خارج شوند.
در این میان، اعضای اصلی مذاکرهکننده هستهای در هیأت آمریکایی، از سخنان نتیاهو چنین نتیجهگیری کردند که اتفاقاً همین اسناد و قصد تقلب و ساخت بمب ایران، ضرورت بقای برجام و نه خروج از آن را نشان میدهد. جدا از جان کری که بر این نکته پای فشرده بود، ارنست مونیز، وزیر سابق انرژی آمریکا نیز در مصاحبهای با تلویزیون پیبیاس به این موضوع اشاره کرد. او که دانشمند هستهای بهشمار میرود و مرجع تصمیمگیری درمورد مسائل فنی هستهای مذاکرات بوده است، گفت که ما با همین اگاهی از ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران، وارد مذاکرات شدیم و فرض ما بر این بود که ایران برنامه ساخت بمب داشته است و در آینده هم ممکن است از هر فرصتی برای تخلف و تقلب استفاده کند و لذا فریبی در کار نبود و همه روند و محدودیتهای مذاکراتی نیز بر همین مبنا تنظیم شده بود. او تأکید کرد که اسناد نتانیاهو از جنبه کلی، هیچ نکته مهم و جدیدی نداشت و تبلیغاتی که میگوید ایران بعد از محدودیتهای دهساله میتواند بمب بسازد، غیرواقعی است. از نظر او، برجام برنامه هستهای ایران را متوقف نکرده، بلکه آن را سالها بهعقب برگردانده است و ایران اگر تصمیم بگیرد این کار را انجام بدهد، باید از همه پروتکلها و قراردادهایش خارج شود تا بتواند بمب خود را مخفیانه بسازد و این حداقل یکسال طول میکشد. او خروج از برجام را تراژدی خواند و تأکید کرد اگر آمریکا در برجام باقی بماند، درمورد ابعاد اسنادی که اسراییل کشف کرده، میتواند سؤال کند و فقط ازطریق ماندن در برجام و پایبندی ایران به تعهداتش است که میتوانیم مطمئن شویم ایران بهسمت ساخت بمب نخواهد رفت.
هـ- تحریک و بسیج اعراب علیه ایران و بهحاشیه راندن موضوع فلسطین
از جمله اهدافی که نتانیاهو با این اقدام تبلیغاتی و خبری دنبال میکرد، ایجاد هراس در اعراب منطقه و برجستهکردن هراس از ایران بود تا بتواند مسأله انتقال سفارت امریکا را که در ماه جاری صورت میگیرد و در میان فلسطینیان نیز مخالفتهای زیادی برانگیخته، بهحاشیه براند و ایران را هیولای منطقه در میان اعراب و مسلمانان معرفی کند و از آنها یارگیری سیاسی کند. او همچنین با این تبلیغات توجیه و دستاویزی برای حملات خود به سوریه علیه پایگاههای ایرانی هم پیدا میکند.
نتیجهگیری:
نتانیاهو قصد داشت با کنفرانسی که برگزار کرد، یک موج خبری جدید برای احیای موقعیت خود و نیز جوسازی تبلیغاتی ایجاد کند. هنوز مشخص نیست که چقدر این موضوع در داخل اسراییل به بهبود وضعیت او کمک کرده باشد؛ هرچند سیاست تولید هراس در کشورهای منطقه و ازجمله اسراییل برای سیاستمداران، معمولاً پاسخ مثبت ازسوی رأیدهندگان را بههمراه داشته است؛ اما از جنبه بینالمللی عملاً نتیجه تلاش نتانیاهو ازلحاظ تبلیغاتی کمتر از حد انتظارش بود و این بهخاطر آن بود که اولاً مطالب نتانیاهو هیچ اطلاعاتی درمورد تخلفات ایران پساز برجام در بر نداشت و از طرفی، همه قدرتهای بزرگ از موضوع اقدامات گجذشته ایران که تخلف محسوب میشدند، مطلع بودند.
ازسوی دیگر، کشورهای اروپایی و چین و روسیه مایل نیستند موضوع خطر فعالیت هستهای نظامی ایران را که با چندین سال مذاکره دیپلماتیک متوقف و حل کردهاند، دوباره بهعنوان مشکل احیا کنند. همچنین اروپا نیز مایل نیست شاهد بیثباتی جدیدی در منطقه باشد؛ جدا از اینکه نحوه تعامل دولت ترامپ از جنبه اقتصادی و امنیتی با اروپا و روسیه و چین، با چالشهای خاصی روبروست. در مجموع میتوان گفت اگر ادعای نتیاهو درمورد سرقت اسناد درست باشد، از جنبه اطلاعاتی پیروزی بزرگی برای اسراییل و شکستی برای ایران رقم خورده، ولی از لحاظ تأثیرگذاری بر تصمیمگیری قدرتهای بزرگ درمورد برجام نتوانست کاری انجام دهد.
((*این مقاله پیشاز انتقال سفارت آمریکا در اسراییل به بیتالمقدس و اعلام خروج آمریکا از برجام نوشته شده است.))