اروپا، از قدرتی سیاسی و اقتصادی تا قدرت نظامی
ایده تشکیل ارتش واحد اروپایی
هممرز بودن روسیه با اتحادیه اروپا بهعنوان یک تهدید، شکلگیری قدرتهای خودکامه در مرزهای اروپا، بینیاز شدن از وابستگی به آمریکا برای دفاع از اروپا در مقابل قدرتهایی همچون چین و روسیه و همچنین دفاع از خود در مقابل ایالات متحده آمریکا دلایلی بودند که امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه، سال گذشته برای تشکیل ارتش واحد اروپایی مطرح کرد و با استقبال برخی از سران اروپایی از جمله آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، مواجه شد.
ایده تاسیس یک ارتش اروپایی، یا به گفته امانوئل مکرون، ارتش واقعی اروپایی، موضوع تازهای نیست. این بحث به اوایل دهه ١٩۵٠ میلادی برمیگردد که رنه پلِوِن، نخستوزیر وقت فرانسه، آن را مطرح کرد. این موضوع بار دیگر در اوایل سال ٢٠٠٠ و پس از آن، در سال ٢٠١٨ مطرح شد و اکنون نیز، در آستانه انتخابات پارلمان اروپا، به یکی از موضوعات روز احزاب اروپا، بهویژه آلمان، تبدیل شده است.
درخواست دونالد ترامپ، رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا، بلافاصله پس از آغاز دوران ریاست جمهوریاش، از اعضای ناتو برای افزایش بودجه نظامی و همچنین انتقاد و تهدیدش به خروج ایالات متحده از «پیمان منع گسترش موشکهای هستهای میانبرد» باعث شد تا اروپاییها بار دیگر به فکر ایجاد یک ارتش واحد اروپایی، همانند و هموزن پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو بیفتند.
موضع احزاب آلمان درباره تاسیس ارتش اروپایی
هرچند آنگلا مرکل از پیشنهاد امانوئل مکرون در مورد تاسیس یک نیروی نظامی در اروپا حمایت و در پارلمان اروپا نیز در این رابطه صحبت کرد، اورزولا فون درلاین، وزیر دفاع آلمان، گفت پیشنهاد مکرون پروژهای نیست که بتوان یکروزه عملی کرد. از طرفی، برخی از احزاب آلمان، بهویژه حزب چپ این کشور، بهکلی مخالف چنین ایدهای است.
حزب چپ آلمان اگرچه موافق توسعه سیاستها و برنامههای امنیتی و دفاعی اتحادیه اروپا از سوی آلمان و فرانسه، بهعنوان دو قدرت اقتصادی و سیاسی این اتحادیه، است اما با تشکیل ارتش اروپایی مخالف و معتقد است چنین ارتشی از یک سو، میتواند اهرمی شود علیه کشورهای فقیر و ضعیفتر و از سوی دیگر، به فشار بر کشورهای همسایه اتحادیه اروپا، که با آن رابطه اقتصادی نزدیک دارند، بینجامد.
این حزب همچنین معتقد است ارتش اروپایی در بُعد بینالمللی نیز احتمال دارد در جهت منافع اقتصادی و سیاسی به کار گرفته شود تا بر بخشهایی از جهان اعمال نفوذ کند.
حزب چپ آلمان در متنی که روی وبسایت پارلمانی خود منتشر کرده است میگوید این احتمال وجود دارد که از ارتش واحد اروپایی در جهت سرکوب گروههای افراطی و بهویژه گروههای بنیادگرای اسلامی استفاده شود، که این عمل به رشد و گسترش بیشتر آنها کمک خواهد کرد و در ادامه میافزاید باید با گسترش و توسعه رفاه در کشورهای فقیر به مبارزه با بنیادگرایی پرداخت، نه با جنگ و لشکرکشی نظامی.
حزب اتحادیه دموکرات مسیحی CDU و خواهرخوانده آن، یعنی اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن CSU، که همراه حزب سوسیال دموکرات آلمان SPD دولت ائتلافی تشکیل دادهاند، کمی قبل از انتخابات سال ٢٠١٩ پارلمان اروپا، که از ٢٣ تا ٢٩ ماه مه برگزار میشود، به توافق رسیدند تا با تقویت سیستم دفاعی و امنیتی اتحادیه اروپا و نوسازی و مدرنسازی تجهیزات نظامی این اتحادیه، در راستای ایجاد ارتش اروپایی مستقل از ناتو قدم بردارند.
به گزارش رسانههای آلمان، حزب اتحادیه سوسیال مسیحی در جلسه رسمی این حزب، با تاکید بر اینکه این حزب بیش از ١٠ سال است که بهصورت جدی خواهان ایجاد یک ارتش واحد برای کل اتحادیه اروپاست، خواستار نوسازی و همسانسازی تجهیزات کل نیروهای مسلح کشورهای اتحادیه اروپا و آموزشهای نظامی مشترک شده است تا نهایتا در سال ٢٠٣٠، این ارتش تشکیل شود.
مشکلات سر راه ارتش واحد اروپایی
این ایده از لحاظ سیاسی هم در دنیا و هم در داخل اتحادیه اروپا موافقان و مخالفانی دارد. سال گذشته که امانوئل مکرون مساله تشکیل ارتش اروپایی را مطرح کرد، برخلاف ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، که از آن حمایت کرد و تلاش کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای تقویت توان دفاعی و امنیتیشان را کاملا طبیعی دانست، دونالد ترامپ با این ایده بهشدت مخالفت کرد و با «توهینآمیز» خواندن سخنان مکرون، گفت: «اروپا بهتر است بهجای آن، سهم خود از بودجه ناتو را که بخش عمدهای از آن بر عهده آمریکاست بپردازد.»
نورمن آیزن، سفیر سابق آمریکا در پراگ، ماه گذشته در مصاحبه با تلویزیون خبری «تاکسشو» آلمان، ضمن پرداختن به دشواریها و حساسیتهای اروپا برای تشکیل ارتش اروپایی، معتقد است که آمریکا چنین ارتشی را رقیب ناتو میداند و از این مساله خرسند نخواهد بود.
یکی دیگر از مشکلاتی که سر راه تشکیل ارتش واحد اروپایی قرار دارد، مسائل فنی و گوناگونیِ تجهیزات نظامی ارتشهای کشورهای عضو اتحادیه اروپاست.
در حال حاضر، ارتشهای کشورهای اروپایی از سه نوع هواپیمای جنگی، هفده نوع تانک و شش نوع ناوچه استفاده میکنند، که این گوناگونیِ تجهیزات نظامی حتی همکاری میان ارتشها را نیز ناممکن میکند. بنابراین، کشورهای عضو اتحادیه باید از لحاظ فنی به همسانسازی تجهیزات نظامیشان بپردازند، مسالهای که حزب اتحادیه سوسیال مسیحی آلمان نیز هفته گذشته بر آن تاکید کرد.
از دیگر مشکلاتی که سر راه تشکیل ارتش اروپایی وجود دارد مساله قوانین داخلی کشورهای اتحادیه اروپا است، بهعنوان مثال، ريیسجمهوری فرانسه میتواند ارتش آن کشور را به ماموریتهای خارجی اعزام کند، اما این کار در آلمان مستلزم تایید پارلمان است و صدراعظم چنین اختیاری ندارد.
به همین دلیل، اگر قرار باشد کشورهای عضو اتحادیه اروپا ارتش واحدی تشکیل بدهند، علاوه بر اینکه باید برخی از قوانین داخلیشان را در راستای تسهیل و تسریع ماموریتهای این ارتش تغییر دهند، باید سیاست خارجی مشترک و گستردهای نیز داشته باشند. در صورت اعمال چنین تغییراتی در قوانین، اتحادیه اروپا بیشتر به یک کنفدرالیسم شبیه خواهد بود، که این مساله برای برخی کشورهای عضو خوشایند نیست چون معتقدند حاکمیت ملیشان را از دست میدهند.
با وجود این، اگر اتحادیه اروپا بتواند علیرغم مشکلات سیاسی، قانونی و تکنیکی موجود، به ایده ارتش اروپایی جامه عمل بپوشاند، میتواند آینده ناتو را که هماکنون نیز میان برخی اعضایش از جمله ترکیه و یونان مشکلاتی وجود دارد دستخوش تغییراتی کند و قطببندیهای جدیدی را میان ترکیه، روسیه، آمریکا و اروپا به وجود بیاورد.