شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

واکنش جمهوری اسلامی به قتل خاشقجی؛ نرم و دیرهنگام

 

از روز ناپدید شدن جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول، تقریباً روزی نیست که رسانه‌های معروف جهان از پیگیری و پوشش اخبار مربوط به او کوتاهی کرده باشند. همچنین کشورهای مهم جهان از آمریکا گرفته تا کشورهای مهم اروپایی، نسبت‌به

سرنوشت این روزنامه‌نگار سرشناس سعودی حساسیت به‌خرج داده و خواستار کامل‌ترین تحقیقات در این زمینه شده‌اند.  

در این میان، سکوت برخی کشورهای همسو با عربستان سعودی مانند روسیه، اسرائیل و بسیاری از کشورهای عربی یا اسلامی که مناسبات سیاسی-اقتصادی تنگاتنگی با ریاض دارند، قابل فهم است. اما آنچه بسیار پرسش‌برانگیز شده، سکوت تهران نسبت‌به این رسوایی است که دامان عربستان سعودی را گرفته؛ رسوایی که هر روز بر ابعاد آن افزوده می‌شود، تا آنجا که انگشت اتهام در این جنایت، اینک متوجه ولیعهد سعودی است. این اتهام چنان پررنگ است که دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا، مسئولیت قتل و اینک ناپدیدشدن جسد او را متوجه محمد بن‌سلمان دانسته است.  

ازسوی دیگر، با توجه به لحن پرخاشگرانه ولی‌عهد سعودی نسبت‌به جمهوری اسلامی، سکوت تهران به این رسوایی که دامن محمد بن‌سلمان را گرفته، به‌شدت پرسش‌برانگیز است، هنگامی که در یاد می‌آوریم:

  • دو کشور در قطع رابطه سیاسی به‌سر می‌برند  

  • عربستان سعودی فعالانه درصدد تحریم اقتصادی ایران است

  • دو کشور در عراق و سوریه و لبنان و یمن پنجه در پنجه هم افکنده‌اند

  • تهران از اعدام شیخ نمر در عربستان سعودی بسیار عصبانی است

  • در حادثه منا در سال ۱۳۹۴، تعداد ۴۶۴ نفر ایرانی جان باخته‌اند، بدون آنکه مقامات سعودی یک عذرخواهی کرده باشند

  • تهران درمورد حملات تروریستی خرداد ۹۶ (به مجلس و مقبره آیت‌الله خمینی) و حادثه تروریستی اهواز(۳۱ شهریورماه امسال) انگشت اتهام را به‌سوی عربستان سعودی گرفت

  • محمد بن‌سلمان آیت‌الله خامنه‌ای را به هیتلر تشبیه کرده و خامنه‌ای آل‌سعود را بدتر از کفار قریش و اسرائیل دانسته است

  • و...  

در چنین تنش فراگیری بین تهران و ریاض، اگر توپخانه تبلیغاتی ایران در حادثه خاشقجی فعالانه علیه عربستان سعودی عمل می‌کرد، جای شگفتی نبود. آنچه موجب شگفتی شده، این است که مقامات ارشد جمهوری اسلامی تا مدت زیادی جانب سکوت را در این حادثه گرفته بودند، تا اینکه پس از تقریبا سه هفته، حسن روحانی در واکنشی دیرهنگام و نرم، قتل این روزنامه‌نگار منتقد سعودی را «جنایتی تکان‌دهنده» خواند و از «دولت برادر و دوست» ترکیه خواست تا تحقیقات در این موضوع را دقیق و بی‌طرفانه ادامه دهد.

این عبارات کوتاه از رییس جمهوری ایران، زمانی دیرهنگام و کم‌رنگ و نرم و کوتاه تلقی می‌شود که در یادآوریم تا اینجا، آیت‌الله خامنه‌ای مطلقا نسبت‌به این جنایت تکان‌دهنده (به گفته روحانی) از خود واکنشی نشان نداده است. این درحالی است که او پیش‌تر و در مناسبت‌های دیگر، تندترین الفاظ را درباره آل‌سعود به‌کار بسته بود. او در مورد خسارت‌های انسانی که عربستان سعودی در یمن به‌بار آورده، تا آنجا پیش رفت که گفت: «دولت سعودی در یمن مشابه جنایت صهیونیست‌ها در غزه را انجام می‌دهد… امروز زشت‌تر و بدتر از [کفار] مکّه‌... کسانی (آل‌سعود) هستند که در ماه رجب (ماه حرام) خانواده‌های یمنی را به عزا می‌نشانند.»  

حسن نصرالله نیز گفته بود که «امروز یمن کربلاست» و محسن رضایی گفته بود که «عربستان سعودی باید مراقب باشد؛ چراکه ملت ایران یک [اندازه‌ای] صبر دارد... اگر [سعودی‌ها] بخواهند امنیت ما را به‌هم بزنند، آن‌ها را به دوران قبل از صنعتی‌شدن برمی‌گردانیم.»

در چنین شرایطی چرا واکنش جمهوری اسلامی به قتل فجیع خاشقجی، آن هم در یک مکان دیپلماتیک، که نقض پیمان‌های جهانی ازسوی عربستان سعودی تلقی می‌شود، واکنش حداقلی داشته است؟

برای این پرسش می‌توان چهار دلیل به شرح زیر برشمرد:

 

یکم: شخصیت خاشقجی

جمال خاشقجی اگرچه چهره‌ای منتقد نسبت‌به محمد بن‌سلمان بود، ولی درعین‌ حال، او به‌صراحت، علیه جمهوری اسلامی نیز مواضعی تند و گزنده داشت. او جمهوری اسلامی را متهم به توسعه‌طلبی کرده و بر این باور بود که جمهوری اسلامی به‌دنبال اعمال هژمونی منطقه‌ای خود ازطریق گسترش شیعه‌گرایی است. خاشقجی همچنین معتقد بود که اختلاف ریاض و آنکارا به‌عنوان دو کشور مهم سنی منطقه، به‌نفع جمهوری اسلامی تمام می‌شود.  

دوری خاشقجی از تهران تا آنجاست که او نه‌تنها هرگز با هیچ رسانه جمهوری اسلامی گفت‌وگو نداشت و هیچ‌گاه به ایران نیز سفر نکرد که هیچ؛ در گوشه‌گوشه موضع‌گیری‌هایش به‌شدت به جمهوری اسلامی می‌تاخت.  

 

دوم:  خاشقجی، روزنامه‌نگار مقتول

آنچه خاشقجی را بر سر زبان ها انداخت، نه‌تنها مخالفت او با دستگاه حاکم بر عربستان، بلکه روشی بود که او به‌عنوان یک «روزنامه نگار» برای ابراز اندیشه‌هایش به‌کار می‌بست، تا آنجا که در نشریه معتبری همچون واشنگتن‌پست، ستونی برای انتشار یادداشت‌هایش داشت.  جمهوری اسلامی اگر بخواهد نوک اعتراض خود به عربستان را به «قتل یک خبرنگار» بچرخاند، پیش از هر چیز، خود را زیر ذره‌بین قرار داده است. قتل زهرا کاظمی، خبرنگار ایرانی-کانادایی، تنها یک نمونه از ده‌ها برخورد خشن جمهوری اسلامی با روزنامه‌نگاران است. پرونده جمهوری اسلامی در سرکوب روزنامه‌نگاران و قلع‌وقمع رسانه‌های مستقل، موضوع پوشیده‌ای نیست که نیازمند توضیح باشد.  

 

سوم: سوء‌استفاده از مصونیت اماکن دیپلماتیک

یکی از ابعاد بهت‌برانگیز جنایتی که بر سر خاشقجی رفته، این است که «گروه مرگ» جنایت خود را در کمال آرامش در محل کنسولگری عربستان سعودی در استانبول به‌اجرا گذاشتند. به‌عبارت دیگر، گروه مرگ با سوء‌استفاده از مصونیت دیپلماتیک اماکن دیپلماتیک (موضوع کنوانسیون ۱۹۶۱ وین)، با آرامش خاطر از عدم امکان ورود پلیس ترکیه یا بازرسی بعدی پلیس، در کمال آرامش جنایت را مرتکب شده‌اند.  

حال اگر این موضوع، محل اعتراض جمهوری اسلامی باشد، بر کسی پوشیده نیست که پیش‌تر مواردی رخ داده که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در «پوشش  دیپلمات» مبادرت به سوء‌استفاده از مصونیت دیپلماتیک نموده‌اند. هم‌اینک یک نیروی امنیتی جمهوری اسلامی (اسدالله اسدی) که در پوشش دیپلمات فعالیت می‌کرد، در بلژیک زندانی است. او متهم است که مواد منفجره در اختیار دو تبعه اهل بلژیک قرار داده تا در فرانسه اعمال خرابکارانه به‌اجرا گذارند.  

پرونده نقض مصونیت اماکن دیپلماتیک از‌جمله یورش به سفارتخانه‌های خارجی مقیم ایران که خود نقض کنوانسیون وین است، جمهوری اسلامی را رکورددار حمله به اماکن دیپلماتیک (ازجمله سفارت آمریکا، دانمارک، عربستان و بریتانیا) کرده است.

 

چهارم: جنایت هولناک

بنابه آنچه تاکنون به گوش رسیده، کشته‌شدن خاشقجی صرفا یک مرگ ساده نیست. همین که جنازه او ناپیداست، دلیلی است بر اینکه آنچه بر او رفته، بیش از قتل اوست. ظاهرا جنازه‌اش قطعه‌قطعه شده و اثری از آن برجا نیست.   

حسن روحانی بر همین دست گذاشته و قتل خاشقجی را «جنایت تکان‌دهنده» توصیف کرده است. اگرچه این توصیفی دقیق از رفتاری است که با مقتول شده، اما تنها به‌عنوان یک مثال از ده‌ها جنایت در جمهوری اسلامی، کاردآجین کردن داریوش و پروانه فروهر در قلب پایتخت کشور، جنایتی کمتر از آن‌چه بر خاشقجی اعمال شده، نیست.  

 

نتیجه:

به شرح آنچه به اختصار گفته شد، به‌راستی جمهوری اسلامی به کدامین دلیل می‌تواند پرچمدار اعتراض به جنایتی باشد که بر قاشقجی رفته است. در این میان، چه رفتاری بهتر از اینکه در این زلزله مهیب که ریاض را درنوردیده، جمهوری اسلامی سرخوش و شادمان جانب سکوت را بگیرد و نظاره‌گر باشد که چگونه خشم رسانه‌های آزاد از یک‌سو و برخی دولت‌های هم‌پیمان ریاض ازسوی دیگر، عربستان را زیر ضرب خود گرفته است.    

 

 

تحلیلگر سیاسی و دیپلمات پیشین ایران
تازه چه خبر؟
سازمان حقوق بشر ایران به نقل از منابع آگاه از «مرگ مشکوک» شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در سلول انفرادی زندان تهران بزرگ خبر داد. برادر...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More