رئیسی؛ بهترین و بدترین رئیس قوه قضاییه
ابراهیم رئیسی، روحانی ۵۸ ساله، رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران شد. رئیسی را در مقایسه با روسای پیشین دستگاه قضایی، میتوان «بهترین» و «بدترین» گزینه توصیف کرد.
چرا «بهترین»؟
هیچکدام از روسای سابق قوه قضاییه، در آغاز به کار و نشستن بر صدر این نهاد مهم، تجربه اداری و سابقه اجرایی چون رئیسی نداشتهاند.
آیتالله محمد حسینیبهشتی، نخستین و عالیترین مقام قضایی جمهوری اسلامی (از اسفند ۱۳۵۸ تا تیر ۱۳۶۰) با وجود بضاعت فقهی و دانشگاهی و سابقه فعالیت سیاسی، فاقد پیشینه کار اداری بود. اما آیتالله خمینی او را بهعنوان رییس، منصوب کرد.
وضع آیتالله عبدالکریم موسوی اردبیلی کمی بهتر از آیتالله بهشتی بود. او پیش از انتصاب بهعنوان شخص اول دستگاه قضایی ازسوی آیتالله خمینی، حدود ۱۶ماه دادستان کل کشور بود.
آیتالله محمد یزدی نیز درحالی در مرداد ۱۳۶۸ توسط آیتالله خامنهای بهعنوان رییس قوه قضاییه معرفی شد که فاقد سابقه کار در این نهاد بود. او هرچند در مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان حضور داشت، اما در دستگاه قضایی بیتجربه بود. او ۱۰ سال بر صدر این نهاد تکیه زد.
آیتالله محمود هاشمی شاهرودی، دومین انتخاب آیتالله خامنهای، از مرداد ۱۳۷۸ جانشین آیتالله یزدی شد. او در حالی به تعبیر مشهورش، «ویرانه»ای را از رییس پیشین تحویل گرفت، که تنها در شورای نگهبان، تجربه کار حکومتی داشت. اما او هم برای ۱۰ سال در قوه قضاییه ریاست کرد.
آیتالله صادق لاریجانی، سومین انتخاب آیتالله خامنهای نیز همچون دو انتصاب قبلی او، فاقد هرگونه سابقه در دستگاه قضایی بود. او از مرداد ۱۳۸۸ شخص اول دستگاه قضایی شد.
اما ابراهیم رئیسی در مقایسه با مقامهای پیشین، مقامی بسیار پرتجربه و کارآزموده در قوه قضاییه است.
او از ۲۰ سالگی بهعنوان «دادیار»، کار خود را در کرج شروع کرد. چند ماه نگذشته، این روحانی جوان، دادستان کرج شد.
کارنامه قضایی ـ امنیتی او چنان بود که در سال ۱۳۶۱ علاوهبر دادستانی کرج، مسئولیت دادستانی همدان را نیز عهدهدار شد. سه سال بعد، رئیسی باز هم ارتقاء جایگاه یافت؛ او جانشین دادستان انقلاب تهران شد.
همراهی رئیسی در سرکوب مخالفان (بهویژه اعدام زندانیان در تابستان ۱۳۶۷) موجب ارتقاء جایگاه او شد. این روحانی ۳۰ ساله، با حکم محمد یزدی (رییس وقت قوه قضاییه) دادستان پایتخت شد و برای پنج سال در این منصب ایفای نقش کرد.
پس از آن (۱۳۷۳)، او برای یک دهه ریاست سازمان بازرسی کل کشور را ـ زیر نظر رییس قوه قضاییه ـ برعهده گرفت.
رئیسی پلهپله ارتقاء مقام یافت؛ چنانکه از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۹۳ معاون اول رییس قوه قضاییه (هاشمی شاهرودی و لاریجانی) بود.
افزون بر اینها، رئیسی از سال ۱۳۹۱ با حکم رهبر جمهوری اسلامی، دادستان کل دادگاه ویژه روحانیت شد، از شهریور ۱۳۹۳ نیز به مدت یکسال و نیم، بر مسند دادستانی کل کشور تکیه زد.
چنین کارنامهای، رئیسی را در موقعیتی یکسر متفاوت نسبتبه روسای پیشین قوه قضاییه قرار میدهد. به بیان دیگر، تجربه و اطلاعات و اشراف او بر دستگاه قضایی، قابل مقایسه با همتایان سابقش نیست.
اما آیا این، به تغییری معنادار در خروجی دستگاه قضایی منتهی خواهد شد؟
چرا «بدترین»؟
رئیسی اما از منظری متفاوت با آنچه بیان شد نیز در موقعیتی متفاوت با روسای سابق قوه قضاییه قرار میگیرد. کارنامه نقض حقوق بشر رئیسی با همتایانش قابل مقایسه نیست.
او بهخاطر برخورداری از جایگاههای امنیتی و قضایی قابل توجه، نقشی موثر در همراهی با دستگاه سرکوب و اعمال تهدید و خشونت علیه مخالفان سیاسی، بهویژه از ابتدای دهه ۶۰ داشته است.
نحوه مواجهه او با مخالفان سیاسی و متهمان چنان بود که موجب ارتقای جایگاه او در هرم دستگاه قضایی، بهگونهای روزافزون و مشهود شد.
اوج همسویی رئیسی با هسته سخت قدرت و نقض حقوق بنیادین شهروندان، کشتار زندانیان در تابستان ۱۳۶۷ است. رخدادی که آیتالله منتظری، قائممقام وقت رهبری، در دیدار با رئیسی (جانشین دادستان پایتخت از ۱۳۶۴) و سه عضو دیگر گروه اصلی و دستاندرکار کشتار، آن را «بزرگترین جنایت در جمهوری اسلامی» توصیف میکند.
شمار دقیق زندانیانی که در تابستان ۱۳۶۷ و در جریان محاکمههای چند دقیقهای غیرقانونی به اعدام محکوم شدند و جان باختند، مشخص نیست. آیتالله منتظری از «۲۸۰۰ یا ۳۸۰۰» قربانی، گفته است.
آیتالله منتظری همان هنگام، خطاب به رئیسی ۲۷ ساله و دیگر اعضای هیأت متولی اعدامها، تصریح میکند: «در آینده از شما بهعنوان جنایتکاران تاریخ یاد خواهد شد.»
رئیسی در جریان سرکوب خونین اعتراضهای مردمی پس از انتخابات پرمسأله و ابهام ۱۳۸۸ نیز معاون اول قوه قضاییه بود. همچنانکه او در هشت سال گذشته، بهمثابه یکی از حامیان حصر رهبران جنبش سبز، اظهارنظر و رفتار کرده است.
اینچنین، رئیسی را میتوان «بدترین» انتخاب بین روسای قوه قضاییه جمهوری اسلامی توصیف کرد. رییس جدید دستگاه قضایی با کارنامهای غریب از نقض حقوق بشر، که در پیشینه همتایان او نیز ـ در ابتدای کار ـ وجود نداشت، سکان این نهاد معظم را در اختیار میگیرد.
رئیسی جمع تناقض «بهترین» و «بدترین» گزینه است. اما آیا میتوان به تغییر مثبت دستگاه قضایی ایران امید داشت؟
با نگاه و رویکردی که آیتالله خامنهای، منصوبکننده رئیسی، در حوزه حقوق بشر از خود بروز داده، و نیز کارنامه سیاسی ـ امنیتی شخص رئیسی، امید به اصلاح رفتار دستگاه قضایی ـ بهویژه در حوزه رعایت حقوق اساسی شهروندان ـ خوشبینانه بهنظر میرسد و با واقعیتهای جمهوری اسلامی (ازجمله بوروکراسی آمیخته به رشوه و سوءاستفاده، فساد ساختاریشده، و بازیگری امنیتی و قضایی سازمان اطلاعات سپاه)، نسبتی برقرار نمیکند.