ایران یا اسرائیل، کدامیک دشمن منطقه است؟
دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا، بارها گفته بود که توافق هستهای ایران، توافق بدی است؛ اما زمانی که بهقدرت رسید، این توافق را بلافاصله ترک نکرد. در حقیقت یکسالی طول کشید تا آمریکا با تعیین مهلتهای سهماهه و هربار با پیامی اخطارگونه ضربالاجل تازهای برای حکومت ایران تعیین کند و از آنها بخواهد که شرایط او را بپذیرند و یا اینکه آمریکا از توافق خارج میشود.
درنهایت با خروج ترامپ از توافق هستهای، وضعیت اقتصادی و زندگی مردم ایران سختتر از پیش شد و با افزایش تحریمها عمق نارضایتی و خشم مردم نسبتبه حکومت، درحال افزایش است.
ترامپ و دولت او بهطور فعال در رسانههای اجتماعی به ایرانیها یادآوری میکنند که جمهوری اسلامی منابع مالی و ثروت این کشور را برای حمایت از گروههای شبهنظامی و تروریستی منطقه خرج میکند، تا بلکه بتوانند به دامنه خشم مردم ایران بیفزایند.
ایران با داشتن فرهنگ و تمدنی بزرگ در منطقه، بهطور تاریخی دارای نفوذ و قدرتی غیرقابل کتمان است و در اینکه همواره در حوزه تمدن تاریخی خود بازیگر اصلی بوده، تردیدی نیست. اما مشکل در اینجاست که حکومت ایران در ۴۰ سال گذشته، بدون هیچ تغییری، همان پرنده عصبانی انقلابی در سال ۱۳۵۷ باقی مانده و نتوانسته رفتاری امروزی و سازنده مطابق با سلیقه منطقه و خواست مردم خود داشته باشد که حرکتی روبه جلو دارند.
این یکیاز جنبههای مهمی است که ترامپ و دولت او روی آن تمرکز کردهاند و فعالیتهای منطقهای حکومت ایران را مغایر با خواست منطقه و مردم ایران میدانند. تحریمها آنگونه که ترامپ و دولتش میگویند، با هدف قطع منابع مالی حکومت ایران برای مصارف نظامی در منطقه طراحی شده است.
جالب اینجاست که بخش چندان بزرگی از مردم منطقه نسبتبه تحریمهای فلجکننده و دردناکی که بر روی ایران اعمال شده، ابراز ناراحتی و همدردی با مردم ایران نکردهاند؛ چراکه بسیاری از مردمان عادی عرب از جمهوری اسلامی ناراحتاند.
شگفتانگیز است که بگوییم موج ضدحکومت ایران بهعنوان بزرگترین دشمن مسلمانان عرب، منطقه را در نوردیده است. تا نهچندی پیش از این، اسرائیل دشمن اصلی بسیاری از کشورهای عربی محسوب میشد، اما اخیرا با بازدید نخستوزیر اسرائیل، بنیامین ناتانیاهو، از عمان، بهوضوح دیدیم که نه فردی در منطقه از سفر نتانیاهو به یک کشور عرب مسلمان شوکه شد و نه تظاهراتی علیه سفر او بهراه افتاد.
اما عراقیها حدود دوماه پیش، در اعتراض به قطع آب و برق و دخالت ایران در امور داخلیشان کنسولگری این کشور در بصره را بهآتش کشیدند.
شاید بتوان گفت که این تغییر نظر جمعی منطقه درباره جمهوری اسلامی، برای تهران خطرناکتر از تحریمهای ترامپ است.
هدف ترامپ از سیاستهایش در خاورمیانه، در واقع خاتمهدادن به درگیری طولانیمدت اسرائیل و فلسطینیها تا پایان دوره ریاست جمهوری خویش است. رییسجمهورهای پیشین آمریکا سیاستهای متقاوتی را درقبال حل مشکلات خاورمیانه اتخاذ کرده بودند که هیچکدام موفقیتآمیز نبود.
طرح صلح خاورمیانه ترامپ شاید خوشایند فلسطینیها نباشد، اما او با نادیدهگرفتن این نارضایتی، میخواهد فرصت تاریخی حل این درگیری را فراهم کند. اما این هدف میسر نخواهد شد، مگر زمانیکه او جمهوری اسلامی ایران را سرجای خود بنشاند (کاهش حضور نظامی و قطع کمکهای مالی آن کشور به گروههای تروریستی و شبهنظامی منطقه) و بعد از آن، وارد ابتکار عمل گفتوگوهای میانجیگری برای صلح شود.
آشکار است تا زمانیکه ایران بهواسطه حضور گروههای شبهنظامی مورد حمایتش در نزدیکی مرزهای اسرائیل، تهدیدی مستقیم برای آن کشور بهحساب میآید، این هدف مهم (صلح) غیرقابل دسترسی خواهد بود.
اسراییل نیاز دارد تا با فلطسینیها به صلح برسد و با کشورهای منطقه، روابطی عادی داشته باشد و این مهم تا زمانی که ایران به گروههای شبهنظامی کمک مالی میکند، میسر نخواهد بود.
تحریمها تاثیری دهشتناک برروی زندگی مردم عادی در ایران خواهد گذاشت، اما دشوار است که بگوییم ترامپ در زمانی کوتاه به هدف خود، خواهد رسید: تغییر حکومت یا تغییر رفتار آنها در منطقه.
*این مطلب برگردان فارسی مقالهای است که روز ۲۱ آبانماه (۱۲ نوامبر ۲۰۱۸) در سیانان منتشر شده است.