آینده مبهم پروژه خط لوله گاز ایران-پاکستان
منابع نفت و گاز برای کشورهای صاحب این سرمایه، این امکان را فراهم میکند تا با تولید و عرضه این محصولات در بازارهای جهانی، نه تنها وضعیت اقتصادی و رفاه خویش را ارتقا بخشند بلکه به واسطه این محصولات، به پیشبرد اهداف سیاسی و گسترش نفوذ خود در سطوح منطقهای و بینالمللی بپردازند.
روند رو به گسترش مصرف گاز طبیعی برای تولید انرژی الکتریکی باعث شد تا سهم گاز طبیعی در سبد انرژی پاکستان افزایش یابد و این کشور برای افزایش واردات گاز از منابع مختلف، اقدام به عقد قرارداد با کشور های مختلف نماید. شایان ذکر است که مذاکرات اولیه صادرات گاز ایران به پاکستان از اوایل دهه ۹۰ میلادی شروع شد که بعدها هند نیز به مذاکرات پیوست. این پروژه که خط لوله صلح نام گرفته، در صورت اجرایی شدن این امکان را برای پاکستان فراهم میکرد تا ضمن بهرهمندی از منابع گازی ایران، از طریق حق ترانزیت گاز ایران به هند، درآمد کسب نماید و علاوه بر آن، به کاهش تنش در روابط هند و پاکستان کمک کند.
در سال ۲۰۰۹ و پس از مذاکرات فراوان، قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان میان روسای جمهور دو کشور امضا و در نهایت مقرر شد روزانه ۶۰ میلیون مترمکعب گاز از طریق این خط لوله به پاکستان صادر شود زیرساختهای مورد نیاز در محدوده سرزمینی ایران در اواخر سال ۲۰۱۴ آماده بهرهبرداری شد اما پاکستان، نبود منابع مالی لازم را دلیل عدم احداث خط لوله تا مرز ایران-پاکستان اعلام کرد. در این بین دولت احمدی نژاد با پرداخت اعتبار ۲۵۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار به پاکستان برای ساخت خط لوله انتقال گاز در خاک این کشور موافقت کرد. یک شرکت چینی نیز تمایل خود مبنی بر تامین مالی خط لوله مورد نیاز در خاک پاکستان را اعلام کرد ولی پاکستان خط لوله مورد نیاز را احداث نکرد.
با افزایش تنش در روابط ایران و عربستان، ریاض تلاش گستردهای را برای کاهش نقش ایران در بعد امنیت انرژی کشورهای منطقه آغاز کرد. مخالفت آمریکا با احداث این خط لوله و تلاش عربستان برای کاهش نفوذ ایران در منطقه از جمله دلایل دیگر عملیاتی نشدن پروژه فوق است.
در سالهای اخیر و با کاهش قیمت گاز طبیعی مایع (الانجی)، پاکستان تلاش بیشتری برای افزایش الانجی در سبد انرژی خویش کرده است. پاکستان از سال ۲۰۱۵ اقدام به واردات الانجی از قطر نمود. در همین سال پاکستان برای افزایش واردات گاز طبیعی از قطر، ساخت یک خط لوله از بندر گوادر تا نواب شاه را با یک شرکت چینی امضا کرد که با تکمیل این خط لوله امکان افزایش واردات گاز از قطر فراهم شود. این در حالی بود که احداث خط لوله در خاک پاکستان برای واردات گاز ایران در همان سال در دستور کار دولت این کشور قرار نگرفته بود.
آمریکا نیز صادرات الانجی به پاکستان را افزایش داده است. صادرات الانجی این امکان را به آمریکا میدهد تا برای پیشبرد اهداف سیاسی و گسترش روابط با دیگر کشورها از آن استفاده کند.
پاکستان چندی قبل توافقنامه دو میلیارد دلاری گاز با روسیه را نیز امضا کرده است و انتظار میرود اولین محموله الانجی روسیه طی ماههای آینده به پاکستان برسد. ماه قبل نیز، شرکت سوکار آذربایجان از آغاز مذاکرات با پاکستان برای صدور الانجی به پاکستان خبر داده است.
امضای قرارداد تاپی یعنی انتقال گاز ترکمنستان به پاکستان از طریق افغانستان، آلترناتیو دیگر پاکستان برای گاز ایران بود. از طریق این پروژه سالیانه ۳۳ میلیارد مترمکعب گاز به افغانستان، پاکستان و هند صادر خواهد شد. پاکستان قراردادی با ترکمنستان برای واردات برق به امضا رسانده تا بدین طریق، باز هم نقش ایران در بازار انرژی پاکستان کمرنگتر شود چرا که ایران صادرکننده برق به پاکستان است.
ایران از سپتامبر ۲۰۰۳، روزانه ۱۰۰ مگاوات برق به این کشور صادر میکرد اما در حال حاضر، صادرات برق به پاکستان متوقف شده است.
ایران برای حفظ بازارهای منطقهای، نیاز به دیپلماسی انرژی منطقهای دارد و تجربه نشان داده است که تنش با همسایگان، تاثیر منفی بر گسترش بازارهای ایران داشته است.
پاکستان در حال سرمایهگذاری به منظور توسعه ساختار خود و برنامهریزی برای افزایش سهم قابل بازیافت در سبد انرژی ملی و همچنین ایجاد سیستم ترکیبی انرژیهای خورشیدی و باد است، اگر پاکستان برای ایجاد زیرساختها قادر به جذب سرمایههای خارجی باشد، میتوان انتظار داشت که این کشور ایران را از مجموعه کشورهای تامین کننده انرژی خود حذف کند. تحریمهای آمریکا علیه ایران، یکی دیگر از عواملی است که پاکستان را وادار به یافتن جایگزین بهتر برای ایران میکند. ایران اگر قصد حضور در بازار انرژی پاکستان را دارد، باید قیمت مناسبی به پاکستان ارائه دهد که قابلیت رقابت با الانجی و همچنین گاز ترکمنستان را داشته باشد.